آقای حسین شمسی میمندی در سال ۱۳۲۸ می نویسد:"دروغ گفتن عیب بزرگ و نابخشودنی است. مهر و وفا و درستی و پاکدامنی از مختصات اخلاقی مردم این دیار است. عموماً مردمی قانع و بردبارند. زیر بار زور نمی روند و تملق نمی گویند و مهمتر احترام گذاشتن کوچکترها به بزرگتران است. صرفه جویی و قناعت یکی دیگر از ویژگیهای میمندیهاست." شادروان دکتر حسین دادالهی در کتاب حاصل عمر خود در مورد میمندی ها می نویسد: "میمندیها دارای پوست سفید و چشمان آبی و شبیه مردم یونان می باشند!". اسراف و دور ریزی در نسل جوان میمندی هم معمول نبوده و می توان گفت خصلت مهم مردم میمند قناعت است. زیرا به هر آنچه دارند اکتفا می کنند. تعادل، رعایت حد اکتفا و منصف بودن از دیگر ویژگیهای مردم این دیار است. میمندی از افراط و تفریط و ریخت و پاش بی مورد گریزان است. از آنجا که نظام ارباب رعیتی در میمند وجود نداشته فاصله طبقاتی هم در بین آنها وجود ندارد. در مردم میمند خصلتهای عشایری نیز دیده می شود. از جمله: روحیه سلحشوری، انتقام جویی، علاقه به تفنگ و شکار. میمندی همیشه آماده خدمت و تفنگش پر بوده و هیچ زمانی زیر سلطه گروه خاصی قرار نداشته است. ایمان و اعتقاد به خدا و وطن دوستی در میان میمندی ها فراوان است. در کودکی به فرزند یاد می دهند که باید نسبت به مسایل دین معتقد و پایبند باشد. مثلاً زمانی که کودکی روزه بگیرد به خاطر اولین روزه به او " سر روزه ای" می دهند که این معمولاً یک بره یا کهره و یا درخت گردو و یا بادام می باشد. کودک یاد می گیرد که در صورت رفتار نامناسب از سوی خانواده مورد بی مهری قرار گرفته و طرد می شود. حفظ آبرو و رازداری از نکات مهمی است که همواره مد نظر است. از همه مهمتر سختکوشی و مقاومت در برابر مشکلات و سختی هاست که با آموزش های غیر مستقیم به کودک یاد داده می شود چون معتقدند بچه نبایستی به حال خود بار بیاید. کودک میمندی چه دختر و چه پسر سخت کوشی و تلاش را همراه علم آموزی یاد گرفته زیرا علم و دانش همراه با تلاش است که موجب موفقیت انسان است.
برگرفته از: "میمند شاهکار جاودان"ـ سرکار خانم کبری ابراهیمی
به فاصلهْ حدود 3 کیلومتری جنوب روستای میمند و بر بالای تپه أی که رشتهْ آن از شمال شرقی به جنوب غربی کشیده شده است، آثار و بقایای یک دژ دفاعی باقی مانده است. رودخانهْ میمند در مسیر خود به طرف جنوب ، جبههْ شمالی و شرقی این دژ را تشکیل میدهد. در جبههْ شمالی دژ و در کنار رودخانه، تعدادی باغ و زمین پله کانی کشاورزی، همراه با چندین خانه به سبک خانه های جنگلی روستائیان قرار گرفته اند. اهالی روستا به این منطقه "پیش رودخانه" میگویند.
حصار دژ با قطعات سنگ به صورت خشکه چین و با پلان بیضی شکل(به طبعیت از شکل تپه) به طول 22 متر و عرض 5/10 متر ساخته شده است. قطر دیواره سنگی 5/1 متر و ارتفاع موجود (باقی مانده دژ ) نیز حدود 5/1 متر است. در داخل حصار، بخشی از یک دیوار سنگی با ملات گل با دو جهت شرقی ــ غربی و پائین تر از کف فعلی به چشم میخورد که چگونگی وضعیت آن نیازمند کاوش در این محل است. سراسر جبههْ جنوبی، جنوب غربی و شرقی تا شمال شرقی قسمت پائین و شیب تپه را یکسری فضاهای کوچک با دیواره های سنگی کنار هم تشکیل میدهد. این دیواره ها نیز با سنگهای بزرگ به صورت خشکه چین و در اندازه های مختلف ساخته شده اند.
مجموعهْ دهکده صخره ای میمند جنبهْ دفاعی قابل ملاحظه أی دارد. این دهکده در دامنهْ جنوبی ارتفاعات شیرکوه و در دره أی واقع شده که حفاظت و دفاع از آن را در مقابل مهاجمین آسانتر میکند. یقیناً جنبهْ دفاعی میمند و امر حفاظت از آن یکی از فاکتورهای اصلی مورد توجه ایجاد کنندگان اولیهْ میمند بوده است. در گذشته عواملی همچون دور افتادگی، صعب العبور بودن مسیر دسترسی به روستا، عوارض طبیعی و تپه های مشرف به میمند در امر حفاظت از روستا مدد رسان اهالی بوده است. به هنگام ورود به روستا از سمت جنوب ، مساکن و فضاهای صخره أی در شیب دو دره در سمت راست که مشرف به درهْ اصلی است و دره أی دیگر که در سمت چپ خودنمایی میکند، قرار گرفته اند و بر بالای این تپه های مشرف به روستا تعدادی برج مدور سنگی که بقایای آنها هنوز هم به چشم میخورد وجود دارند. این برجها محلی برای جلوگیری از ورود مهاجمینی بوده که به سرقت و غارت روستاها میپرداخته اند. بر بالای تپه های غربی مشرف به میمند هفت برج به فاصلهْ حدود 25 متر از یکدیگر قرار دارند که قطر داخلی آنها بین 2 تا 3 متر است . همچنین در قسمت شرقی میمند تعداد 4 برج سنگی بر روی تپهْ مشرف به روستا وجود دارد که در فاصلهْ حدود 50 الی 100 متری از یکدیگر قرار گرفته اند. تمام این برجها بوسیلهْ سنگ خشکه چین درست شده اند. عناصر یاد شده که جنبهْ دفاعی دارند به نظر میرسد متعلق به دوره های متاْخر که ثبات و نا امنی در جامعه وجود داشته و هر از چند گاهی ساکنین میمند را تهدید میکرده است، باشند .
قبرستان قلیها بر روی تپه أی قرار گرفته که اهالی به آن " تل قلیها " میگویند . این قبرستان با وسعت تقریبی 40×60 متر در حدود یک کیلو متری جنوب میمند و در غرب رودخانه أی به همین نام بر روی پشته أی که از کف رودخانه حدود 50 متر ارتفاع دارد ، واقع شده است . قبرستان قلیها در حد فاصل دو آبادی "لِلُن "و " کهن مور " قرار گرفته است .
صورت قبور با دو نوع سنگ پوشیده شده که یک نوع از آن مانند قبرستان پیشین با سنگهای تخت و بلند که از کوههای اطراف تهیه میشده و دیگری با سنگهای مرمرین سفید که اغلب سنگهای قبور از نوع اخیر است .
کتیبه های سنگ قبور شامل عبارات و کلماتی چون " الله ، محمد ، علی " و ذکر مشخصات متوفی میشود .
به استناد نوشته های روی سنگ قبور ، تدفین در قبرستان قلیها از زمان صفویه تا دورهْ اخیر صورت گرفته است .
قدیمی ترین سنگ قبر خوانده شده مربوط به سال 1014 هـ . ق است که در قسمت شمالی قبرستان قرار دارد . با توجه به این امر به نظر میرسد ، قدیمیترین قسمت قبرستان ضلع شمالی آن باشد .
قبرهایی که در ضلع جنوبی قبرستان واقعند از نظر زمانی مربوط به دورهْ قاجار میباشند .
گورستان سر کله بر روی تپه أی به همین نام و کنار درخت بنه موسوم به " درخت نظر " قرار گرفته است . این قبرستان در فاصلهْ 10 کیلومتری شمال شرقی میمند واقع شده است . سنگ قبور این گورستان همچون دیگر گورستانهای میمند از کوههای اطراف تهیه و بر بر روی قبر به صورت عمودی کار گذاشته شده است . اغلب قبرها فاقد سنگ قبری هستند که حاوی مشخصات متوفی باشد . این قبرها را با انباشتن قلوه سنگهایی به صورت برجسته نشان داده اند .
بر اساس بررسی های انجام شده تدفین در این گورستان از سالهای 1242 هـ . ق تا سال 1385 هـ . ق صورت گرفته است .
سنگهای قبر اغلب مزین به نام "الله ، محمد ، علی " که در برخی موارد به صورت مخفف "ا ــ م ــ ع" منقور شده ، میباشند و علاوه بر این سایر مشخصات متوفی نیز ذکر شده است .
آبادیها، محل کوچ سوم در تابستان است. حدود ۳۵ پارچه آبادی (دهات) در میان درههای سرسبز، در کنار باغات و مزارع هریک از ۲ تا ۲۸ خانوار را در خود جای میدهند. از محصولات باغات میتوان به گردو، بادام، سنجد، به، اَنار، کلکویی (زالزالک)، توت، هُرمو (گلابی)، انگور، شاتوت، هَلیسیا (آلوسیاه) و… اشاره کرد. برگ این درختان، به ویژه سنجد و گردو و گاه انگور و همچنین تایی(تاویق) و تلخهبید را، در پاییز برای مصرف دام باز میکنند. امروزه مزارع فعال نیز، به دلایلی، همچون کم آبی و حمله گرازها، بسیار کاهش یافتهاند. اقامتگاه اهالی در اینجا، کَپَر و گُمبه است. راه گمبه از کپر است. دیواره آن سنگچین مدوری به ارتفاع حدود قد انسان است و پوشش مخروطی آن از تیر چوبی و سرشاخه و گاه خاک است. چنانکه گمبه را به دلیل سختی بستر، نتوانند درون زمین پایین ببرند و یا قطر دایره آن زیاد باشد، از ستونی چوبی، به نام چِلمرد، که بارِ راس سقف مخروطی آن را تحمل مینماید بهره میبرند. پوشش کاملتر گمبه، پناه بهتری برای روزهای بارانی و سرد اوایل پاییز پدید میآورد و نیز، جایگاه مناسبی برای اسباب زندگی است. پرواربند یا کوزاردون یا کُتپرواری (کُت = سوراخ، حفره)، نیز کنار کپر است و آخور، ایندو را تا حدی، به شکل نیمهباز، از یکدیگر جدا میکند. پَزدان، پستو و یا پرواربندی است محفوظتر، که در کنار گمبه ساخته میشود. مشکدان، همانند کپر کوچکی است که سازه و جریان هوا برای نگهداری مشک او ( مشک آب)، مشک اسپار (دوغ جوشانده یا مایه کشک بی آنکه در آفتاب خشکش کنند؛ که با ادویه میآمیزند و از خوراکهای پایه میمندیهاست) و دوغدون ( مشک نگهداری دوغ و ماست) تأمین میکند. کَهنی سه معنا دارد، یکی فلاخن، که آن را میبافند، دیگری کپری کوچک و قابل جابهجایی که با سه تیرک چوبی که سرآنها دوفاق است و هرمی را شکل میدهند، ساخته میشود و نیز ساخت جایگاه سادهای بهروی درخت، با جای دادن چند تیرک چوبی افقی و تکهای گلیم، برای استراحت و نگهبانی از محصولات یا پهن کردن و خشک کردن فرآوردهها.
فلسفه معماری صخره ای
در بیان فلسفه معماری صخره ای گفته اند که بر اساس معتقدات خاصی بوجود آمده است، در فرهنگ ملل قدیم کوه عنصری مقدس و مورد احترام بوده است و نقش مهمی در مراسم و آداب مذهبی داشته است. اکثریت مهمی از اقوام معتقد بوده اند که جایگاه خدایان بر فراز کوههای بلند و خوش منظر بوده است. گروهی از ملتها مراسم ستایش خدایان را در ستیغ کوهها و جاهای بلند انجام می دادند. مانند بابلیان که جایگاه اصلی مردوک را بالای کوه می دانسته اند. یونانیان باستان نیز کوه آلپ را محل اجتماع خدایان می دانسته اند. یکی از ادیان و عقاید کهن که در ازمنه باستان در نزد قبایل قدیم آرین به ظهور رسید و طی مرور ایام تکامل بسیار حاصل کرد آیین مهرپرستی یا پرستش میترا است. در اوستا از میترا مانند خدای مقتدر و قهار و جنگ آور نام برده شده که به اهورمزد یاری می رساند تا بر اهریمن پیروز گردد. به عقیده پیروان میترا، خدای مهر(خورشید) روزی به صورت آدمی در غار، از کوهی بصورت صخره صما ظهور خواهد کرد. چون ابتدای ظهور میترا در غاری در کوه بود از این رو از آن پس پیروان میترا معبدهایی برای خود درون حفره کوهها یا در دل دخمه ها بر پا می کنند و در آنجا به عبادت پرداخته و به میترا قیام می نمایند. این عقاید بر روی فلات ایران بیشتر از نواحی دیگر اشاعه داشت. بعضی از ادیان ایرانی چون مهرپرستی و زرتشتی ارتباط مستقیم را با تقدیس کوه آشکار می دارند. آیین مهرپرستی سالها پیش از آیین زرتشتی پدید آمده و از فرهنگ اقوام آریایی محسوب می شود.
یکی از ارکان آیین مهرپرستی بر شکست ناپذیر بودن و جاودانگی پدیده ها استوار بوده است. مهرپرستان معتقد بوده اند که خورشید شکست ناپذیر و جاودانه است و همین مساله شکست ناپذیری و جاودانگی است که انسان را به سوی تقدیس کوهها می کشانده است. از اینجاست که مهرپرستان عقیده داشته اند که مهر از سنگ متولد شده زیرا شکست ناپذیر و جاودانه است و در هر حال مسئله جاودانگی در تمام فرهنگ میترا به چشم می خورد. از این جهت است که معماری صخره ای را می توان به مهرپرستان ایران نسبت داد زیرا معماری صخره ای نیز جاودان باقی می ماند.
دکتر غلامعلی همایون در بیان معماری صخره ای میمند می نویسد:((...مهرپرستان بدون شک در حوالی فارس و کرمان نیز مهرابه هایی داشته اند))، وی در بیان ارتباط معماری صخره ای میمند و آیین مهرپرستی می نویسد:((... معماران و حجاران میمندی که شاید آیین مهرپرستی داشته اند در کمال قدرت، معتقدات مربوط به آیین خود را در معماری یعنی مساکن خود پیاده نموده اند، می دانیم نیروی مبارزه و سرسختی یکی از اصول آیین مهرپرستی است.))، او معتقد است تمامی این افکار با ساختمان مجموعه خانه های میمند تطابق دارد و این مجموعه نشان می دهد که مردمی مبارز و سرسخت و ایمان گرا در ساختمانش دخالت داشته اند، معماران و حجاران میمندی معتقد بوده اند که طبیعت یعنی کوه و صخره شکست ناپذیرند و باید در شکم طبیعت زندگی کنند. انسان میمندی می خواسته است به وسیله کار پر زحمت و پر ارزش خود یعنی کندن کوه و صخره تسلط خود را بر طبیعت نشان دهد.
هرگاه در صخره ای حفره ای ایجاد نماییم و به تدریج حفره را وسعت دهیم تا فضاهای مورد احتیاج مثلاً خانه و یا آرامگاهی ایجاد شود آنرا معماری صخره ای می نامیم. به عبارتی معماری صخره ای محصول مبارزه انسان با صخره، جهت ایجاد فضای مناسب است. در معماری صخره ای از مصالح آزاد و معمولی، ساختمان به وجود نمی آید بلکه ساختمان از صخره طبیعی است. معماری صخره ای در درون صخره به وجود می آید و سنگ صخره ای کالبد آن است، زیرا مانند پوسته ای مستحکم اطراف این فضای درونی را گرفته است. بناهای معمولی به راحتی بر اثر عوامل طبیعی، انسان و گذشت زمان ویران می شوند در صورتیکه این عوامل در معماری صخره ای تهدید به شمار نمی آید، بلکه فقط زمین لرزه ای شدید می تواند تا حدودی به معماری صخره ای آسیب برساند. از صدها محل کنده شده در صخره ها که در خط زلزله قرار داشته اند فقط تعداد کمی ویران گردیده اند. همچنین ویران نشدن و جاوید ماندن معماری صخره ای در بازسازی تاریخ تمدن ملتها نقش بزرگی را ایفا کرده است و در حقیقت بشر از نظر تاریخی و فرهنگ خود به معماری صخره ای بیشتر از معماری معمولی مدیون است. تعداد کثیری از مساکن و آرامگاهها که هنوز در ایران پابرجا و استوار هستند مدیون معماری صخره ای می باشند. بنابراین معماری صخره ای به عنوان یک مجموعه تاریخی از نظر هنر معماری، باستان شناسی، تاریخ ادیان و روابط فرهنگی در خور اهمیت و شایان توجه است، همچنین معماری صخره ای از نظر دفاع در مقابل هجوم دشمنان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
گــــــر کــــه باشد مایــــه ی فخـــــر و غـــــرور بــــابکان
یک اثــــــــــر کافــــــی بــــــود او را ز عهـــــد باستــــان
این اثــــر دانـــــی چه باشد؟ کــــــوی پر فـــــرهـــاد ما
خطه ی میـــمنــــد، یـــعنـــی بیسـتــــون آبــــــــــاد ما
ای بسا فــــرهــــادهــــا در خــــواب شیــــرین رفته اند
تـا بــه قلـــب سنگهــــای سخت سنگین رفتـــه انــــــد
خـــانــــــه کنــــدن در دل این کـــــــوههــــای سربلنـــد
ای بسا سرهــــای ســـودایـــی فکنــــده در کـــــمنــــد
زان اگـــر خواهــــد نشان از قـــــدمت و تـــــــاریــخ کس
شهــــر مــا را خـــــانه هـــــای سنگی مــــــیمنـــد بس
اقتصــــاد شهـــربــــابــــــک بیشتـــــــر در روستــــاست
دامـــن سبــــز طبیــــعت سایــــه ی لــــطف خـــداست
بــــــانـــــــوان روستـــــــا نــــــان محلــــی می پــــــزند
در تنــــــور عشـــق، احســـان محلـــــی مــــی پــــــزند
بانــــوان ، فصـــل درو عطــــر تبســــم مـــــی زننـــــــد
شانــــــــه ها بر کـــــاکــــل زرین گنـــدم مـــی زننــــــد
دختــــران روستــــــــــــا زینــــت نگـــــار قـــــالـــــی اند
سربــــــــــــداران محــــبت ، پــــای دار قــــالــــــی انـــد
پیـــــــــرزن می ریسد از پشــــم طبیــــــعی دوکهـــــــا
دختــــــرک بـــر تـــــار قــــالـــــی می نشانــــد کوکهـــا
می کشد از لابــــــلای هــــر نــــخ قــــــالــــــی ســـرک
دستهـــــــــــــای رنگـــــی و انگشتهـــــای پـــر تـــــــرک
ویژگیهای طبیعی میمند
آب و هوای میمند از نوع معتدل کوهستانی است که از ویژگیهای آن زمستانهای سرد و تابستانهای معتدل است و روستای تاریخی میمند در مرز مشترک دشت و کوهستان قرار دارد و این دشت در فاصلة شهربابک و میمند قرار داشته و درگذشته پوشیده از درختان پسته و باداموحشی بوده که در حال حاضر محدود به دشتهای اطراف روستای میمند میشود.
کمی نزدیکتر به به روستای میمند نیز درختان توت و شاهتوت به وفور یافت میشود، دشت میمند همچنین مملو از جانوران بیابانی همچون مار، سوسمار، جوجه تیغی، لاکپشت، خرگوش و ... است به علاوه در کوهستانهای میمند نیز حیوانات وحشی مختلفی مانند آهو، پلنگ، گرگ، روباه، بزکوهی، کبک و پرندگان شکاری یافت میشود.
چند رودخانه فصلی و تعدادی قنات به علاوه چند چشمه در میمند و اطراف آن وجود دارد که موجب رونق کشاورزی در این منطقه شده است.
کشاورزی در میمند مانند سایر آثار طبیعی جلوه ویژهای به این روستا میدهد در فصل بهار میمند زیباترین چهره را به خود میگیرد، طراوت، شادابی و سرسبزی دشت میمند و آب و هوای مطلوب آن انبوهی از جمعیت شهرها و روستاهای اطراف را به سمت خود کشیده و مردم اوقات فراغت خود را در این روستا و یا در کنار چشمهها، قناتها و رودخانة میمند میگذرانند.
حمام روستای تاریخی میمند
حمام میمند که مثل خانههای آن در دل سنگ کنده شده یکی از عجایب این خانهها است که به صورت حمامهای سنتی دارای خزانه بوده و طبق روایات مردمان آن جا که به خاطر دارند و شواهد موجود مسائل و نکات بهداشتی در آن رعایت میشده است.
ساختمان این حمام بدین طریق است که کوچههای آن را به داخل دالانی وصل میکند، یعنی اول مانند دیگر حفرههای آن کوچه کنده شده و این کوچه در انتها به دالانی ختم میشود.
پس از دالان یعنی در وسط آن دری است که به رختکن حمام متصل میشود، این رختکن دارای حوضی در وسط و سه سکو در اطراف است که درب دیگری آن را به صحن حمام وصل میکند.
در پایین صحن خزانهای کنده شده که در سنگ است و منفذی هلالی شکل آن را به صحن وصل میکند که برای برداشتن آب بوده و در وسط خزانه گودالی است که جای قرار دادن دیگی برای گرم کردن آب بوده و در پایین و پشت این چاله دالانی است که درب آن به خارج حمام باز میشده که آتشخانه و محل برافروختن آتش در زیر حمام قرار داشته است.
برای گرم کردن حمام منفذی بوده که دود در آن میپیچیده و آن را گرم میکرده که پس از گرم شدن گرفته میشده است و اما در طرف راست خزانه حوضی بوده که محل شستن پا و آب کشیدن آن بوده است و در طرف چپ حمام بریدگی کوچکی برای نظافت و دارو کشیدن بوده است.
از نکات عجیب در این حمام آن است که سوراخی در بالای صحن و رختکن میباشد که سنگی مرمر بر روی آن گذاشتهاند که این سنگ به طرز عجیبی نور را در حمام منعکس میکند و در واقع منبع نور حمام است.
علاوه بر این دیگر منابع روشنایی حمام عبارتاند از روغن گیاهی به نام "کنتون" یا کندهٔ خشک پوسیدهای که کمتر دود میکند، ریشه گیاهی به نام "جلا" که نوعی خار بوده و از آن کتیرا به عمل میآورند و "چراغموشی" که اکنون این حمام برقکشی شده است.
مدرسه روستای صخرهای میمند
مدرسه قدیم روستا به همان شیوه و طرح واحدهای مسکونی ساخته شده است با این تفاوت که عرض و عمق کیچه و مسیر ورود آن بیشتر از واحدهای مسکونی است.
به طور کلی هرچه از ابتدای کیچه به عمق آن میرویم ابعاد کلاسها گسترده تر میشود و این به دلیل افزایش ضخامت بوده است، در مجموع این مدرسه دارای پنج فضا به عنوان کلاس و دفتر است.
در جلوه کیچه مدرسه، حیاط بزرگی قرار دارد که به سنگ خشکه چین محصور شده است و درون آن درختی بنام «تایی» وجود دارد.
مسجد روستای صخرهای میمند
مسجد میمند مولود تغییراتی است که در یک یا چند واحد مسکونی داده شده است، این مسجد در حدود 120 متر مربع وسعت دارد و شکل آن مدور و نامنظم است، بعد از عبور از راهرویی به پهنای 1.5 متر به صحن مسجد میرسیم، سقف مسجد بر روی سه ستون سنگی به ارتفاع دو متر بنا شده است، محراب مسجد در سنگ کنده شده و ارتفاع آن در حدود یک متر است.
حجاران میمندی که آثار و نشانههای تیشه آنها بر در و دیوارها و سقف مسجد هنوز به خوبی نمایان است در مسجد طاقچهها، محراب و منبر سنگی ایجاد کردهاند، علاوه بر این در طرفین ورودی مسجد در بدنه دیوار طاقچههایی مخصوص قرار دادن کفش ایجاد کردهاند.
کف مسجد فاقد سنگفرش و یا هر پوشش ساختمانی بوده و با قالیهای دستباف میمندی فرش شده، این مسجد هیچگونه منفذی برای نورگیری ندارد و نور آن از طریق در ورودی مسجد تامین میشود و بنای این مسجد با توجه به اسناد موجود به سال 1240 هجری قمری بر میگردد.
حسینیه
حسینیه میمند در وسط روستا قرار دارد و دارای سه ایوانچه با طاق گهوارههای است که در انتهای آنها ورودیهای حسینیه قرار دارند، بنای حسینیه از تجمع چند منزل مسکونی صخرههای ایجاد شده و تمام اجزای آن از سنگ تراشیده شدهاند.
فضاهای داخلی حسینیه دارای پلانی نامنظم بوده و 200 متر مربع مساحت دارد که چهار ستون قطور مستطیل شکل ایستایی آن را حفظ میکنند و در گذشته یک منبر سنگی چسبیده به زمین و متکی به نخستین ستون کنار ورودی حسینیه وجود داشته است که اخیرا آن را تراشیده و به جای آن منبر چوبی قرار دادهاند.
حسینیه میمند همچون سایر بناهای صخرههای فاقد هرگونه تزیین و اندودی است و در آن کتیبهای که اشارهای به تاریخ حسینیه کرده باشد وجود ندارد این در حالی است که بنای حسینیه مدام در حال تغییر بوده و در دورههای مختلف فضاهایی به آن اضافه شده تا مساحت داخلی آن جوابگوی ساکنین باشد.
مهمانسرا
مهمانسرا در محیطی به قدمت تاریخ به شیوه کاملاً سنتی و برگرفته از طبیعت و معماری تاریخی روستا برای اقامت گردشگران داخلی و خارجی مهیا است.
سفره سرای سنتی: مبلمان به شیوه کاملاً سنتی و برگرفته از طبیعت و معماری تاریخی روستا ساخته شده و میزهای رستوران از سنگ و پایه چوبی دارد و با غذاهای بومی و سنتی از میهمانان پذیرایی میشود در مبحث گردشگری نیز شرکتهای خصوصی برگزارکننده تورهای کوهنوردی و ... در میمند هستند.
گیاهان دارویی منطقه میمند
گیاهان همواره در محیط زیست میمند وجود داشته و گیاهان دارویی نقش مهمی را ایفا کردهاند، آن چه مسلم است، انسان برای رهایی از درد و درمان بیماریها در گذشته و حال بهترین شیوه را استفاده از داروهای گیاهی در نظر داشته و منطقة میمند از این امر مستثنی نیست.
معانی و اصطلاح واژه میمند
میمند در لغت و اصطلاح به تعابیر مردمانش و آن چه صاحبنظران در پیرامون آن نقل میکنند تعابیر متفاوتی دارد، عدهای معتقدند اصطلاح و لغت میمند از دو واژه (می) و (مند) است که (می) به معنای شراب و (مند) به معنای مست و مستی است، اما تعبیر فلسفی این اصطلاح آن است که چون این روستا در قبل از اسلام حفر شده، مردان این نواحی (می) مینوشیدهاند و مست میشدهاند و این حفرهها را در اثر مستی میکندهاند.
عدهای دیگر عقیده دارند واژه میمند مأخذ از میمنت و مبارکی بوده است و عدهای نیز بر این باورند که مردمان این نواحی از میمند فارس مهاجرت کردهاند و چون در این ناحیه اقامت گزیدهاند آن را میمند نام نهادهاند.
ترجمهٔ کتیبههای میمند
هنگامی که کوهها در این میمند شکاف بردارند و افسانههای میمند به حقیقت بپیوندند گنجینهٔ میمند پدیدار میشود و فقط یک نفر میتواند به آن دست پیدا کند که او از سوی خورشید میآید و از طوایف بزرگ میمند میتوان به طوایفی که از نسل محمود میمندی وزیر نادرشاه افشار هستند، اشاره کرد.
مردم این روستا به جای سالها قطع رابطه با شهرها و روستاهای اطراف و ازدواج اهلی روستا فقط با خود سبب تصفیهٔ ژنتیکی این نسل شده و اهالی این روستا از نظر جسمی و بهرهٔ هوشی توانایی برتری نسبت به سایران دارند، اما طی سالهای اخیر به علت تزویج این نسل با دیگر مردمان و طوایف دیگر موجب تحلیل رفتن این توانایی شده است.
روستای صخرهای میمند واقع در شهرستان شهربابک از استان کرمان است.
میمند روستایی صخرهای و دستکند با چند هزار سال قدمت یادآور ایامی است که انسانها خدایان خود را در بلندای کوهها جستجو میکردند و کوه نشانه استواری و توان و پایداری و اراده شناخته میشود.
این بنای دستکند باستانی، بیگمان از نخستین سکونتگاههای بشری در ایران به شمار میرود، دورانی که هنوز ایرانیان مهرپرست بودند و کوهها را سپند میشمردند، باوری که بعدها نیز جلوه دیرینگی و دینی داشت و همانگونه که حضرت موسی در کوه طور به پرستش میپرداخت و پیامبرگرامی اسلام نیز در غار و کوه حرا به پیامبری مبعوث گردید.
به هر تقدیر چند هزار سال پیش از این، انسانهایی دل سنگها را شکافتند و یادگاری را به جا گذاشتند که امروزه پس از گذشت سالیان همچنان نماد عزم و اراده و اقتدار اجداد ایرانی بهشمار میرود.
هنوز کسی واقف نیست که این مجموعه به دست چه کسانی بوجود آمده و انگیزه این مردمان از احداث چنین بناهایی چه بوده، اما انگیزه مردمان آن زمان بسیار مورد اهمیت قرار دارد، چون در آن زمان و با آن وسایل ابتدایی، آفرینش چنین مجموعة با عظمتی با معماری بینظیر فابل تحسین است.
عدهای از محققین نیز معتقدند که مهرپرستان از غارهایی که با دست در دلکوه کندهاند فقط برای عبادت و دفن مردگان استفاده میکردند و بعد از مدتی بنا به اضطرار ناشی ازآب و هوا و یا هر عامل محیطی مؤثر دیگری، این غارها را برای سکونت برگزیدهاند. آئین مهرپرستی قبل از ظهور آئینزرتشت در ایران رواج داشته و تا مدتها پس از ظهور وی نیز ادامه داشتهاست.
میمند به دلیل استحکام دفاعی در طول تاریخ کمتر دستخوش تحولات کالبدی و اجتماعی شدهاست و بیشترین تغییر در آن مربوط به چند دهة اخیر میباشد.
این تمدن در ابتدا برگرفته از آئینمهرپرستی و بعد از آن آئینزرتشت بودهاست. در زمان ساسانیان شهربابک به عنوان زادگاه بابک سرسلسلة ساسانی مورد توجه خاص آنها بودهاست. پس از ظهور اسلام و ورود آن به ایران مردم میمند که به آئینزرتشتی معتقد بودند به اسلام گرویده و مذهب شیعه را پذیرا گشتند.
میمند روستایی است با سههزار سال قدمت. اشیایی که در آن یافت شده نشان از دوره ساسانی دارد و در گویش مردمانش هنوز واژههای پهلوی ساسانی شنیده میشود. آب و هوایش کوهستانی است؛ زمستانهای سرد و تابستانهای معتدل.
دشتهایش در گذشته پوشیده از درختهای بادام و پسته کوهی بوده و امروز هم کم و بیش این درختها در دشتهای اطراف دیده میشوند.
شغل اصلی مردم روستا دامداری است. آنها در چهار ماه اول سال به دشت میروند به دامداری. در چهار ماه بعد مشغول باغداری میشوند و میمند سکونتگاه زمستانی آنهاست. قدیمها، زمستانهای اهالی میمند به ساخت صنایع دستی میگذشت؛ نمدمالی و فرشبافی و گلیمبافی و سبدبافی. اما این روزها این کارها چندان رونق ندارد.
معمولاً آدمها برای ساختن خانههایشان سنگ روی سنگ میگذارند، اما در میمند اتفاق دیگری میافتد، دستها اینجا به کار دیگری میآید. این خانهها از برداشتن خاک و سنگ شکل گرفتهاند.
به گزارش ایرنا، به روستای صخره ای و دست کند میمند که پا می نهیم این شعر سهراب سپهری که می گوید ˈزندگی پرشی دارد به اندازه عشقˈ، بیش از پیش تداعی می شود.
مسیر سر بالایی ورودی میمند را که نفس زنان پیش می رویم منظرگاه باشکوه خانه های دستکند خودی نشان می دهند و آدمی را به شگفتی وا می دارد، یادمان می آید که از سر عادت می خواندیم، ˈزندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برودˈ و البته اینجا آنقدر شگفت آور است که برای ساکنانش هرگز رنگ روزمرگی به خود نخواهد گرفت.
چیدمان 400 خانه معروف به کیچه در دو تا پنج طبقه بر روی یکدیگر یادآور زندگی اجتماعی امروز و آپارتمان نشینی است که دو هزار و 500 اتاق را در روستای دستکند میمند به وجود آورده است.
به کوه هایی که روزگاری با سرانگشتان مردان میمندی بسان تیشه فرهاد نقش شیرین بر ذره ذره سنگ هایشان حک شده است می نگرم، این کیچه های باریک، سقف های دودزده و اجاق هایی که بیرون خانه ها هم بنا شده اند یادآور می شود که زندگی هنوز در میمند جریان دارد.
آسمانی لاجوردی، انبوه جنگل های بنه یا پسته وحشی، بادام کوهی، بوته های خودرو جاز، اسکنبیل، کلوره، چمز، تله و قمس، خارشتر، مخلسه، اسفند، ریواس، کنگر و نخود وحشی در مسیر ورودی و اطراف میمند چشم و گوش هر بیننده ای را میهمان طبیعتی بکر و سکوتی تامل برانگیز می کند.
رودخانه های فصلی همچون ˈمورنگˈ، ˈلاخیسˈ و ˈلای حزینˈ با بستری سنگ لاخ، گردشگران را به تازه کردن نفسی در خنکای سایه سار درختان انار، انگور، گردو، سیب، زردآلو، انجیر، توت سیاه و سفید، آلوسیاه، هلو، گلابی، به و درختانی همچون نارون، بیدمشک، سپیدار، سنجد و صنوبر دعوت می کند.
نغمه پرنده ها در خنکای هوای کوهستانی میمند از لابلای درختان سر به فلک کشیده اطراف رودخانه نوا برمی آورند و یادآور می شود که ˈزندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد.ˈ
دورنمای روستای صخره ای میمند، تصور این که مردمان این دیار دو هزار و 500 سال قبل یا به تعبیر گروه کارشناسان آمریکایی 12 هزار سال گذشته بدون ابزار و امکانات پیشرفته توانسته باشند چنین اعجازی را در قلب کوه رقم بزنند، دشوار می نماید.
با بوی گیاهان کوهی و داروهایی میمند همچون آویشن سیاه، کاکویی، مریم گلی، بومادران، آلاله، زیره، ترنجبین، اطوخودوش، لیسو، ریواس، آویشن، سرشو، مخلسه، اکلیل الملک، زوفا، ختمی، انقوزه، بارهنگ، خارخسک، رازیانه، پونه، پرسیاوشان، شیرین بیان، خاکشیر و شاتره به قول سهراب می توان ˈریه را از ابدیت پر و خالیˈ بکنیم.
به خانه ها یا کیچه ها که می رسیم، حسی آشنا آدمی را به درون کیچه فرا می خواند، لازمه ورود به کیچه ها گذشتن از دالان روبازی است که به زیبایی در دل کوه حفر شده است، برای ورود به کیچه درهای کوتاه سر آدمی را به نشانه تعظیم به خالق اشرف مخلوقات که اینچنین توانی را به بنده اش ارزانی داشته به زیر فرو می برد.
تا چشمانمان به تاریکی کیچه ها عادت کند، به این می اندیشیم که کدامین عشق چنین نقش ماندگاری را بر لوح دل سنگ رقم زده است، سوسویی که از روزنه درب کوتاه به درون کیچه می تابد، سقف و دیوارهای سیاهی را به نمایش می گذارد که بهترین و روشن ترین تابلوی زندگی را به نمایش می گذارد، اجاقی که در زبان محلی میمندی ها به ˈدیدونˈ معروف است در گوشه ای از اتاق حکایت از قلم هنرمندانه زنان میمندی در زدن نقش زندگی بر سقف های این کیچه ها دارد.
کارشناسان معتقدند دود ایجاد شده از پخت و پز و سوختن هیزم به منظور گرم کردن کیچه ها موجب ایزولاسیون کیچه ها شده و از تخریب آنها جلوگیری می کند.
با خالی شدن نسبی کیچه ها و این خانه های صخره ای، جلوگیری از تهدید تخریب باید دغدغه همه فرهنگ دوستان باشد.
اتاق های کیچه ها از نظر هندسی منظم نیستند، اتاقی سه در چهار به بلندای یک متر و 90 سانتی متر تا دو متر و 10 سانتی متر در اکثر کیچه ها وجود دارد و بزرگترین کیچه از 90 متر مربع تجاوز نمی کند.
مفروش شدن اتاق با کف پوش های نمد، مخشیف، گلیم و قالیچه هایی که باز هم حکایت از سرانگشتان هنرمند زنان میمندی دارد، تداعی کننده هنرمندی زنان ایرنی در خانه داری، همسرداری و بچه داری است.
هنگام عبور از کیچه ها بوی خوش غذا مشام را نوازش می دهد، هوای پاک کوهستان بر گرسنگیمان می افزاید، اینجا روستای صخره ای و دستکنده میمند با هزاران سال قدمت است که هنوز زندگی به شیوه قدیم در آن جریان دارد، در اتاقی که با فرش های سنتی مفروش شده جای می گیریم و کیچه ای که رستوران غذاهای سنتی نام دارد، ایستگاه نخستمان می شود، تردید بین انتخاب غذاهای محلی همچون کال جوش، سیرآب بنه فله و غیره دوامی نمی پاید و دقایقی بعد تکیه بر بالش های لوله ای و سرکشیدن چای داغی که هنوز بوی خوش هیزم می دهد، نشان از سیرشدنمان است.
میهمانوازی مردمان این دیار به تبعیت از دیار کریمان زبانزد خاص و عام است، در زبان و گویش میمندی ها هنوز کلمات پهلوی ساسانی خودنمایی می کند.
از پله هایی خاکی به سمت پایین روانه می شویم، حفر کیچه ای دیگر به نام حمام در دل کوه یکی دیگر از عجایب میمند است؛ حمام میمند بیانگر اهمیت رعایت نظافت و بهداشت در روزگاران گذشته است. از دالان خاکی که می گذریم بعد از عبور از دری کوچک به فضای رختکن می رسیم که حوضچه ای در وسط و سه سکو در اطراف آن قرار گرفته است، درب دیگر که روربرو قرار می گیرد به صحن حمام هدایتمان می کند، در پایین صحن خزانه ای در سنگ کنده شده و منفذی هلالی شکل آن را به صحن وصل می کند.
وسط خزانه گودالی است که جای قرار دادن دیگی برای گرم کردن آب بوده و در پایین پشت این چاله دالانی است که درب آن به خارج از حمام باز می شود.
آتش خانه و محل برافروختن آتش زیر حمام قرار دارد و طرف راست خزانه حوضی است که محل شستن و آب کشیدن پاهاست.
سنگ مرمر بزرگی که بر سوراخ سقف حمام به عنوان منبع تامین نور حمام قرار گرفته، یکی دیگر از عجایب میمند است.
مدرسه قدیم روستا نیز در دل روستای صخره ای میمند حاکی از علاقه مردمان این دیار به کسب علم و معرفت است، این کیچه نیز با تفاوت عرض و عمق بیشتر با شیوه و طرح واحدهای دیگر ساخته شده به گونه ای که هرچه از ابتدای کیچه به عمق آن نزدیک می شویم، ابعاد کلاس ها گسترده تر می شود که به دلیل افزایش ضخامت کوه است.
طول فضای مدرسه صخره ای 18 متر و عرض آن بین شش تا 15 متر متغیر است، مدرسه میمند دارای پنج فضای کلاس و دفتر است، حیاط بزرگ مدرسه نیز که به سنگ خشکه چین محصور شده است با تک درخت ˈتاییˈ در وسط خود را زینت داده است.
از مدرسه به سوی مسجد میمند می رویم، این مسجد مولود تغییرات چند واحد مسکونی است که حدود 120 متر مربع وسعت را به خود اختصاص داده است.
شکل ظاهری مسجد مدور و منظم است، بعد از عبور از راهرویی به پهنای یک و نیم متر به صحن مسجد می رسیم، سقف مسجد برروی سه ستون سنگی به ابعاد و ارتفاع دو متر بنا شده است.
محراب مسجد میمند نیز به طرز هنرمندانه ای در سنگ حک شده و ارتفاع آن حدود یک متر است. نقش تیشه حجاران میمندی هنوز بر در و دیوار این مسجد نمایان است، طاقچه ها، محراب، منبر سنگی، و طاقچه هایی برای قرار دادن کفش در بدنه دیوار قسمت ورودی است، گواه از تمدن مردمان دیار میمند دارد.
کف مسجد میمند که فاقد سنگفرش یا هر پوشش ساختمانی است با قالی های دستباف میمندی مفروش شده است، قدمت بنای مسجد میمند با توجه به اسناد موجود به سال 1240 هجری قمری بر می گردد.
وسط روستای صخره ای، کیچه ای دارای سه ایوانچه با طاق گهواره ای گردشگران را به درون فرا می خواند، در انتهای راهروهای ورودی حسینیه میمند قرار دارد، تجمع چند کیچه صخره ای، حسینیه میمند را با عظمتی مثال زدنی با 200 متر مربع مساحت و چهار ستون مستطیل شکل به نمایش گذارده است.
موزه میمند نیز از دیگر واحدها با تغییر کاربردی است که آثاری از ˈترکهبافیˈ، ˈجاجیمˈ، ˈحصیرˈ، ˈ سفتوبافیˈ، ˈنمدمالیˈ، ˈابزار آهنگریˈ ، ˈریسندگیˈ و ˈبافندگیˈ به عنوان گوشه ای از هنرهای زنان و مردان میمندی برای رسیدن به زندگی سالم در آن توجه گردشگران را به خود جلب می کند.
وسایلی همچون ابزارهای بافندگی ˈشانه قالی بافیˈ، ˈچرخوˈ، ˈاستیˈ، ˈدارکاربافیˈ، ˈکمان حلاجیˈ، ˈمشته کمانˈ، ابزار کشاورزی ˈگرجینˈ (خرمن کوب)، ˈگاوآهنˈ، ˈکلوخ کوبˈ، ˈابزار نجاریˈ، ˈرندهˈ، ˈمتهˈ، ˈ انواع قفل های قدیمیˈ (کلیدون)، کفش و لباس های محلی قدیم و انواع ظروف غذا در موزه میمند گواه بر اشتغال این مردم به کشاورزی، دامپروری و در کل تهیه همه مصارف زندگی با بهره گیری از دست و توان خود است.
وجود این ابزارها در میمند ما را به این باور می رساند که زندگی گل به توان ابدیت، معنا دارد، زندگی هندسه ساده تکرار نفس هاست