ساسای

ساسای

فیلم خنده دار .کلیپ ورزشی. کلیپ خند وانه . سریال دیدنی وفیلم سینمایی . عکس خنده دار . عکس های جالب وزیبا وعجیب . ارایه های ادبی.فیلم تاریخی .طبقه بندی جانداران .تاریخ کامل ایران.پادشاه ها وفرماندهان ایران.میمند شهر بابک .دانلود ها
ساسای

ساسای

فیلم خنده دار .کلیپ ورزشی. کلیپ خند وانه . سریال دیدنی وفیلم سینمایی . عکس خنده دار . عکس های جالب وزیبا وعجیب . ارایه های ادبی.فیلم تاریخی .طبقه بندی جانداران .تاریخ کامل ایران.پادشاه ها وفرماندهان ایران.میمند شهر بابک .دانلود ها

شهنشاه داریوش هخامنشی

داریوش بزرگ را میتوان به جرات یکی از نوابغ هوشمند و شایسته برای قدرت و زمامداری کشور بزرگ و پرافتخار ایران زمین نامید . در اینجا بر این هستیم تا گوشه ای از اقدامات شگفت انگیز این فرزند پاک ایران و شاهنشاه 28 کشور آسیا را بررسی کنیم و همچنین با اندیشه های پاک این ابر مرد میهن دوست و با اراده تاریخ ایران و جهان که بدون تردید  ادامه دهنده راه کورش بزرگ نیز بوده است , آشنایی بیشتری داشته باشیم . در مرحله نخست این نوشتار باید به همه ایرانیان این نکته را یادآوری کنیم که پسندیده تر آن است که واژه کبیر را برای داریوش هخامنشی به کار نبردند . زیرا شایسته ابر مردی همچون داریوش نیست که وی را با پسوند کبیر تازی بنامیم . کبیر از واژه ای صدرصد عربی ریشه گرفته شده است که کلمات اکبر , کبر , کبری نیز از همین واژه است . پس مه یا بزرگ که ریشه ای کاملا ایرانی دارد , برازنده این بزرگ مرد ایرانی و دیگر افراد شایسته این پسوند است بکار برده شود نیک تر است . هیچگاه ما نباید از واژگان عربی برای شخصیتهای برجسته تاریخمان استفاده کنیم . زیرا اعراب در طول تاریخ بر ضد تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران از هیچ کوششی دریغ نکرده اند . بدون تردید ایران و ایرانی هیچ گاه نباید و نخواهد توانست با اقوامی بدوی و بیابانگرد که هنوز یکی از بی تمدن ترین و بی ریشه ترین کشورهای جهان به حساب می آیند کنار بیاید . زیرا آنان بودند که امپراتوری متمدن و قدرتمند ایران را به ویران سرای برای جولان دادن خودشان تبدیل کردند . آنان بودند که فرزندان دلیر ایران مانند بابک , مازیار , ابن مقفع , استاذسیس و سنباد را به قتل رساندند . آنان بودند که هشت سال با یکی شدند اتحادیه عرب بر ضد ایران و ایرانی دست به نبردی جهانی و نابرابر زدند و میلیون ها ایرانی از جان گذشته را شهید و معلول کردند . آنان بودند که نام جهانی و تاریخی خلیج فارس را با فریب و هزینه کردن جعل کردند . آنان بودند که ادعای جزایر سه گانه ایران را کردند و . . .

به هر روی امروز جوانان برومند سرزمین ایران باید با شخصیتی برجسته و نادر از کشورشان بیشتر آشنا شوند و آن کسی نیست جز داریوش بزرگ شاهنشاه قدرتمند آسیا که همواره منشی جدای از دیگر حکام تاریخ گذشته را در پیش گرفت و در تمامی مراحل پادشاهی قدرتمند اش از سه فروزه آسمانی زرتشت ( کردار , گفتار , پندار نیک ) دوری نگزید . امری که امروزه در آستانه قرن بیست و یکم رویایی در جهان بیش نیست . وی در سال 522 پیش از میلاد بر اریکه شاهنشاهی نیمی از آسیا نشست و در سال 486 پیش از میلاد چشم از جهان فرو بست و ایرانی را برای ما به ارث گذاشت که درجهان بی سابقه بود . پس از وی خشیارشا بزرگ بر اریکه شاهنشاهی 28 کشور آسیایی نشست و راه پدر بزرگوار خود را ادامه داد . به امید روزی که تندیس های این بزرگ مرد ایرانی در تمامی شهرهای ایران بزرگ برافراشته شود و باردیگر ادیان , عقیدها و باورهای همه مردمان جهان به دیده احترام و نیکی نگریسته شود . امری که داریوش بزرگ به پیروی از کوروش بزرگ هخامنشی گسترش داد . به امید روزی که منش و کردار نیک وی به نسل های آینده منتقل شود تا آیندگان با شخصیت بزرگ وی آشنا شوند .

داریوش پور( پسر) گشتاسب , پور ارشام , پور آریارمن , پور چیش پش بود و نیاکانش در سه نسل به کورش بزرگ بازمیگشت . او یکی از سرداران نامی ارتش کامبوجیه فرزند کورش بزرگ بود . پس از درگذشت کمبوجیه داریوش بزرگ بر ضد بریای دروغین که خود را فرزند کورش معرفی کرده بود قیام کرد و سلطنت را از وی بازستاند . داریوش با همکاری شش سردار برجسته از ارتش کمبوجیه که نامشان : وینددفرنه , اوتن , گائوبرووه , ویدرنه , بغ بوخش , اردومنش بود بر ضد شاه دروغین قیام کردند و وی را از مقام شاهی برکنار کردند و مجازات کردند . سپس یکی از هفت تن سردار ایرانی در طی مسابقه ای در میدان اصلی شهر به مقام پادشاهی رسید و او کسی نبود جز داریوش بزرگ . به گفته هرودوت سه سال نخست سلطنت وی برای سرکوب شورشیان و برقراری ایران یکپارچه صرف شد .  

 

گوشه ای از اقدامات شگفت انگیز و میهن پرستانه داریوش بزرگ

از اقدامات داریوش بزرگ قراردادن مصر به عنوان یکی از ولایات ایران بود . این اقدام برابر با 4 ژوئیه سال 489 پیش از میلاد صورت گرفت . وی قلمرو امپراتوری ایران را به 30 ایالت تقسیم شود و هر ایالت را ساتراپی (واژه ای مادی است) نامید و دستور داد که با تاسیس پستخانه ارتباط مردم این ایالتها با هم تامین شود و داد وستد با پول انجام شود (سکه هایی که ضرب کرده بود) . مصر یکی از ساتراپی های ایران آن زمان بود که داریوش توجه خاصی به آن داشت .   کتیبه داریوش بزرگ نیز امروزه در مصر موجود می باشد .

متن فرمان داریوش بزرگ در مصر :

بند 1 ) خدای بزرگ است اهورامزدا ، که زمین را آفرید ، که آن آسمان را آفرید ، که مردم را آفرید ، که شادی را برای مردمان آفرید ، که داریوش را شاه کرد ، که به داریوش شاه شهریاری را ، که بزرگ و دارای اسبان خوب و مردان خوب است ، ارزانی فرمود . بند 2 ) من داریوش ، شاه بزرگ هستم . شاه شاهان ، شاه کشورهای دارای همه گونه مردم ، شاه در این زمین بزرگ و دور و دراز ، پسر ویشتاسب هخامنشی .

بند 3 ) داریوش شاه گوید : من پارسی هستم . از پارس مصر را گرفتم . فرمان کنده این کانال ( ترعه ) را دادم از رودخانه ای به نام نیل ، که در مصر جاری است ، تا دریای که از پارس می رود . پس از آن این کانال کنده شد ، چنانچه فرمان دادم و کشتیها از مصر از وسط این کانال به سوی ایران روانه شدند . چنانکه این کار مرا میل بود .

نکته ای جالی که در تمام کتیبه ها به چشم می خورد و در اول هر کتیبه می آورده اند ؛ سپاسگزاری از اهورامزدا ( خدا ) بوده که آنها تمام پیشرفت ها و پیروزی ها خودشان را به خواست او می دانند و بعد از قدردانی از خداوند شروع به سخن میکنند . البته میدانیم که ایرانیان از پیدایش زرتشت به گفته تاریخدانان در بیش از سه هزار سال پیش خدا پرست شدند و اهورامزدا را به عنوان خدای واحد پرستش میکردند و برای او 5 بار نماز در طول روز میگذاشتند .

 

نظم دادن انسانی به مالیات های کشوری یکی دیگر از مهم ترین اقدامات داریوش بزرگ است به گفته پلوتارخ مورخ نامی سالهای 46 تا 120 پس از میلاد همه ساله از کشورهای مختلف هدایایی به دربار شاهنشاهی ایران می آوردند تا اینکه داریوش مقدار مالیات را برای هر ایالت معین کرد . سپس مامورانی را فرستاد به ایالتهای امپراتوری تا ببینند چه مقدارمردم توانایی پرداخت مالیات را دارند ؟ آیا مبلغ تعیین شده فشاری را بر مردم تحمیل نمی کند ؟ سپس ماموران به حضور شاهنشاه آمدند گفتند همه قادر هستند این مبلغ را بپردازند . با این حال داریوش بزرگ دستور داد همان مقدار را هم نصف کنند . که درباریان علت را پرسیدن . وی پاسخ داد ممکن است شهربانان هم برای خود مبلغی از مردم به صورت غیر قانونی دریافت کنند پس باید این را در نظر گرفت .

 

درباره رفتار داریوش با فرزند فاتح ماراتن - از کتاب داریوش بزرگ 

فنقیان فرزند بزرگ فاتح ماراتن که "متی اوخوس" نام داشت و پدرش "میلتیادس" داریوش بزرگ را شکست داده بودند را اسیر کردند و به نزد شاهنشاه داریوش در شوش بردند . آنان به این خیال که به پادشاه ایران خوش خدمتی کرده اند در انتظار مجازات وی بودند . ولی داریوش بزرگ او را با خوشرفتاری پذیرفت و به او خانه و زمینی بخشید و یک هسمر ایرانی به او داد و او بعد از آن ساکن ایران شد و از آن پس زندگی راحتی را سپری نمود .

 

هرودوت مورخ یونانی درباره داریوش بزرگ میگوید :

روزی که داریوش از سربازان گارد شاهنشاهی بود در بازار قدم میزد و با سیلوسون برخورد کرد . سیلوسون برادر پویکرات دیکتاتور ساموسی بود . سیلوسون قبای قرمز رنگی بر تن داشت . داریوش به نزد وی رفت تا قبا را خریداری کند . ولی سیلوسون آن را بدون پول به وی هدیه داد . بعدها که داریوش به مقام شاهنشاه بزرگ منطقه شناخته شد سیلوسون به دربار وی رفت . پادشاه او را به یاد آورد و گفت زمانی که من هیچ قدرتی نداشتم تو به من نیکی کردی پس دستور داد که به او طلا و جواهرات دهند تا دیگران را تشویق به کردار نیک کند . ولی سیلوسون گفت من هیچ نمی خواهم و تنها آمده ام تا شهر ما ساموسی را از دست دیکتاتور " اروی تس " نجات دهی . سپس داریوش لشگری به فرماندهی اوتانس به همراه وی عازم آنجا کرد و در نهایت یک جزیره به سیلوسون داده شد تا مردم شهر را به انجا منتقل کنند تا زندگی راحتی داشته باشند .

 

ساخت راهی شاهی با زیرسازی اصولی و مستحکم به طول 2700 کیلومتر یکی از شگفت انگیز ترین کارهای وی در 2500 سال پیش به حساب می آید. این راه از شوش به سارد در نزدیکی مدینترانه بود . زیرسازی مستحکم این راه که بسیار شبیه به آسفالتهای امروزی است از نبوغ امپراتوری داریوش بزرگ و برگزیدن اصولی ترین شیوه حکومتی و راه سازی به حساب می آید . ماریژان موله نخستین راه شوسه و زیر سازی شده در جهان را به داریوش نسبت داده است .  

 

 کتیبه داریوش بزرگ در نقش رستم : به خواست اهورامزدا این است شهرهایی که من جدا از پارس متعلق به ایران کردم . بر آنان حکمرانی کردم . بمن باج دادن . آنچه از طرف من به آنان گفته شد آنرا کردند . قانون من است که آنان را نگه داشت : ماد - خوزستان - پارت - هرات - بلخ - سغد - خوارزم - زرنگ - رخج - ث ت گوش - گندار - هند - سکائیهای هوم نوش - سکائیهای تیز خود - بابل - آشور - عربستان - مصر - ارمنستان - کپد و کیه - سارد - یونان - سکائیهای ماورای دریا - سکودر - یونانیهای سپر روی سر - لیبیها - حبشیها - اهالی مک - کارائیها .

( شامل کشورهای امروزی : افغانستان - ارمنستان - آذربایجان - گرجستان - ترکیه - عراق - هند - بخشی از عربستان - کویت - قطر  - مصر - سوریه - اسرائیل - فلسطین و . . . )

 

آباد سازی مصر از دیگر اقدامات وی بود . مصر به مدت 121 سال یکی از ایالتهای ایران به حساب می آمد که داریوش آنرا سامان و گسترش داده بود . داریوش شاه نگاهی مثبت به مصر کهن داشت و در نوسازی آنجا تلاشی بسیار کرد . امری که دیگر شاهان جهان پس از تصرف کشوری دیگر بنای ویران کردن و کشتار مردم آن منطقه را می گذارند . وی هیچگاه معابد آنان را ویران نکرد و به آنان آزادی در گزینش دین داد . در مراسم عزای ملی مصریان ( آپیس ) شرکت کرد و هزینه هنگفتی را برای اجرای ان مراسم تعیین نمود . سپس به نزد معابد آنان رفت و به خدای مصریان احترام گذاشت و معبد خدای بزرگ مصر ( آمون ) را به کلی بازسازی کرد . داریوش مدرسه طب مصر را که مدتها بسته بود و استادانش از کار بیکار شده بودن را دوباره گشود و "اودجاهور" را مامور رسیدگی به آنجا کرد . سپس استادان و افراد برجسته علمی جهان را به آنجا دعوت کرد تا در آنجا یک مرکز بین المللی طب راه اندازی کند . اودجاهور در نوشته ای که از خود بر جای گذاشته گفته است : شاهنشاه داریوش فرمان داد که همه چیز خوب به دانش آموزان و استادان داده شود تا پیشیه و کاردانی خود را گسترش دهند . شاهنشاه این کار را کرد زیرا فضیلت علم و دانش را میشناخت . روش برجسته مدیریت و فرهنگ ایرانی داریوش بزرگ سه قرن در مصر باقی بود. کارول نوشته است: با وجود برچیده شدن حکومت ایرانیان بر مصر در سال 404 پیش از میلاد، مصریان تا دهها سال پس از آن هم خود را از اتباع امپراتوری ایران می دانستند. مصر توسط کامبوزیا (کامبیز, کمبوجیه ) دوم پسر کوروش بزرگ بدلیل کشتار عده ای ایرانی برای تنبیه مصریان تصرف شده بود. وی شرق لیبی و شمال سودان را هم برخاک مصر اضافه کرده بود و مصر را که سالها به دو بخش علیا و سفلی تقسیم شده بود و دارای دو حکومت جدا از هم بود به صورت یک کشور واحد درآورده و داریوش بزرگ شهر ممفیس را پایتخت مصر واحد قرار داد .  

 

 داریوش بزرگ طرح تعلمیات عمومی و سوادآموزی را اجباری و به صورت کاملا رایگان بنیان گذاشت که به موجب آن همه مردم می بایست خواندن و نوشتن بداند . این اقدام وی نیز در تاریخ بی سابقه بود . او اینگونه می اندیشید که پادشاه  زمانی میتواند در اندیشه آباد ساختن کشور باشد و ویرانی ها را آباد کند که مردمانش از شعور و سواد کافی برخوردار باشند و اقدامات شاهنشاه را برای اقتدار کشور درک کنند . ( پرفسور هرتسفلد )

 

هنر هخامنشی در زمان داریوش بزرگ به منتهی عظمت خود رسید و داریوش شاه تمام هنرهای آسیا را برای شاهنشاهی ایران استفاده نمود . از گاوهای بالدار عظیم الجسته در شوش یا کاخهای هنر خاورمیانه در پرسپولیس یا کاخهای سلطنتی شوش یا سنگ تراشه های بیستون و . . . وی شاهی مقتدر و هنر دوست نامیده شده است که ایران را به سبک شگرفی اداره نمود . مورخین یونانی نوشته اند وی هنری را در پارسه اجرا کرد که دیگر بالاتر از آن ممکن نبود و عالی ترین شکل ممکن را وی پیداه کرد .

محقق بزرگ امریکایی پرفسور ویلیام جیمز دورانت :

داریوش بزرگ برای آنکه نام خود را برای آیندگان جاودانه بگذارد دست به بنا نهادن کاخهای پرسپولیس زد . هنر و معماری این کاخ عظیم به جرات از معبد کرنک و تمام کلیساهای اروپا و میلان زیبا و باشکوه تر است . پله های باشکوه کاخ در تاریخ بی نظیر است . شاید بتوان گفت که کاخ صد ستون  سنگی و کاخ آپادانا زیباترین بناهای تاریخ جهان در عهد قدیم و عهد جدید باشد که به دست آدمیزاد ساخته شد .

پرفسور ژرژ کامرون استاد خطوط کهن باستان :  

کاخها و نبشته های پرافتخار تخت جمشید یکی از شاهکارهای عالی بشر است که توسط داریوش بزرگ و فرزندش خشیارشا بنا نهاده شد . پلکان و ستونهای با شکوه آن در خور ستایش است .

 

  سنگ نگاره داریوش بزرگ در شهر پارسه ( تخت جمشید )

داریوش بزرگ در پایئز و زمستان 518 – 519 قبل از میلاد نقشه ساخت ابنیه های شگفت انگیز شهر پارسه ( تخت جمشید یا پرسپولیس ) را طراحی کرد و با الهام گرفتن از اهرام مصر و دیگر هنرهای آسیایی که همگی زیر مجوعه ای از ایران بودند نقشه آن را با کمک چندین تن از معماران مصری بروی کاغد آورد و یادگاری خارق العاده د ر جهان به نام کاخهای پارسه به جای گذاشت . ساخت این کاخ سترگ 65 سال به طول انجامید ولی زندگی اهورایی وی کفاک دیدن پایان کاخ را نداد . وی با این اندیشه که ایران با تمدنی کهن و شاهنشاهی قدرتمندی همچون ایران که مناطق زیادی از آسیا را به زیرا پرچم ایران در آورده است شایسته یک مرکز قدرتمند با طراحی فوق العاده است که تا هزاران سال برای آیندگان بماند و آنان درس عبرت بگیرند و راه نیاکان خود را ادامه دهند . که می بینیم بعد از گذشت 2500 سال از ساخت پرسپولیس با وجود ویران شدنش توسط اسکندر گجستک و آتش کشیدن آن هنوز با قدم نهاندن در این یادگار داریوش شاه ابهت این مکان انسان را تحت تاثیر قرار میدهند و همگان این وطن پرستی آنان را ستایش میکنند .نکته مهم این ساختمانها بزرگ رعایت حقوق انسانی کارگران و معماران است که داریوش شاه تمام مزایا و حقوق روزانه آنان را بر کتیبه ها نوشته است . داریوش بزرگ در هر سال برای ساخت کاخ به کارگران بیش از نیم میلیون طلا مزد می داده است که به گفته مورخان گران ترین کاخ دنیا محسوب میشده . این در حالی است که در همان زمان در مصر کارگران به بیگاری مشغول بوده اند بدون پرداخت مزد که با شلاق همراه بوده است . داریوش بزرگ برای ساخت کاخ پرسپولیس که نمایشگاه هنر آسیا بوده 25 هزار کارگر به صورت 10 ساعت در تابستان و 8 ساعت در زمستان به کار گماشته بود و به هر استادکار هر 5 روز یکبار یک سکه طلا ( داریک ) می داده و به هر خانواده از کارگران به غیر از مزد آنها روزانه 250 گرم گوشت همراه با روغن , کره , عسل و پنیر میداده است و هر 10 روز یکبار استراحت داشتند .  


از دیگر اقدامات انسان دوستانه داریوش بزرگ این بود که پس از تصرف بابل 25 هزار یهودی برده را که در آن شهر بر زیر یوق بردگی شاه بابل بدون مزد کار میکردند را آزاد کرد . این فرمان در ادامه فرمان تاریخی کورش بزرگ مبنی بر گناه بودن برده داری و آزادی انسانها صادر شد .  

حس ملی گرایی و و طن پرستی داریوش بزرگ در برابر کشوری مقدس همچون ایران از دیگر سرمشق های این ابر مرد تاریخ است . هرودوت میگوید هرگز یک ایرانی از خدای خود برای شخص خویشتن آرزوی سلامتی و نیکی نمیکند بلکه او درخواست سعادت برای تمام ملت ایران , برای کشور ایران و سپس برای شاه ایران میکند آنگاه خود را مشمول این دعا میداند . به گفته پرفسور گیریشمن حس وطن پرستی داریوش بزرگ در درجه عالی و به شکل بی سابقه ای نمایان است و همه هم و غم او آرزوی ایرانی بود بدون شورش , با اقتدار شاهنشاهی بزرگ , مردمانی که در صلح زندگی کنند , برده داری و غلامی در آنجا نباشد , کشور در قحطی به سر نبرد و مردمان آزادی انتخاب دین داشته باشند . این گفته در کتیبه های وی به روشنی دیده میشود و می بینیم که تلاش وی برای این امر مهم به حقیقت پیوست و شاهنشاهی وی در تاریخ به صورت بی سابقه به ثبت رسید .  

 

برجسته ترین اقدام داریوش بزرگ بنیانگذاری نیروی دریایی ارتش ایران برای نخستین بار در تاریخ آریا بوم بوده است . به گفته هرودوت داریوش 2 گروه اکتشافی به دریا گسیل داشت . یکی از هند به دریای عمان و دریای سرخ و سپس از رود نیل روانه دریای مدینترانه نمود . گروهی را تا دریای اژه در کنار ایتالیا و از طرف دیگر گروهی تا نزدیکی آفریقا فرستاد . این اقدام داریوش بزرگ به حدی به سرعت پیشرفت کرد که در زمان لشگر کشی تاریخی خشیارشا به اروپا به گفته هرودوت 4000 تا 5000 هزار ناوگان دریایی ارتش شاهنشاهی ایران روانه اروپا شده بود . که خشیارشا آنان را به 4 دسته تقسیم کرده بود : " ناوگان جنگی" برای پرتاب گوی های آتشین , ناوگان سرگور برای دنبال کردن دشمن و تعقیب آنان , ناوگان بارکش برای جابجایی ارتش و سربازان – ناوگان مهندسی برای جابجایی وسایل مهندسی برای پل سازی و کانال زدن و اقدامات مهندسی نظامی . 

 

تقویم کنونی ( ماه 30 روز ) ایران به دستور داریوش بزرگ پایه گذاری شد . او هیاتی را برای اصلاح تقویم ایران به ریاست دانشمند بابلی “دنی تون” بسیج کرده بود . بر طبق تقویم جدید داریوش روز اول و پانزدهم ماه تعطیل بوده و در طول سال دارای 5 عید مذهبی و 31 روز تعطیلی رسمی که یکی از آنها نوروز و دیگری سوگ سیاوش بوده است ( ماریژان موله و پرفسور هرتزفلد )  

 

از دیگر اقدامات مهم داریوش شاه ابداع خط میخی پارسی باستان است . وی خطوط بین المللی ( ایلامی , بابلی ) را در ایران رواج داد و یک خط مشترک برای قلمرو شاهنشاهی ایران توسط اندیشمندان ایرانی ساخت که نام ان را میخی پارسی نام نهاد . که به زودی در 28 کشور جهان رونق یافت . ( هرودوت )  

 

داریوش بزرگ پادگان و نظام وظیفه را در ایران پایه گذاری کرد و به مناسبت آن تمام جوانان چه فرزند شاه و چه فرزند وزیر باید به خدمت بروند و تعلیمات نظامی ببینند تا بتوانند از سرزمین ایران دفاع کنند .

 

داریوش بزرگ برای اولین بار در ایران وزارت راه , وزارت آب , سازمان املاک , سازمان پست و تلگراف ( چاپارخانه ) را بنیان نهاد که این اقدام وی نخستین وزارت پست سریع جهانی شناخته شده است .  

 

علاقه به آبادی , رونق کشاورزی و سرسبزی از دیگر خصوصیات برجسته داریوش بزرگ بود . وی شهربان ( ساتراپ ) ایالت های خود را به موظف به کاشت درختان و رونق کشاورزی میکرد . در نامه ای که باستان شناسان آنرا پیدا کرده اند و پرفسور ایران شناس گیریشمن آنرا به چاپ رساند داریوش بزرگ به حاکمان روسیه و آسیای صغیر چنین فرمان میدهد : من نیت شما را در بهبود بخشیدن کشورم به وسیله انتقال و کاشت درختان میوه در آن سوی فرات و در بخش علیای آسیا تقدیر و سپاس میگویم .

 

داریوش برای جلوگیری از قحطی آب در هندوستان که جزوی از ایران بوده سدی عظیم بروی رود سند بنا نهاد و مردمان آنجا را از خود خشنود نمود و جلوی قحطی را نیز گرفت .

 

در طول سلطنت داریوش بزرگ 242 حکمران یاغی بر علیه او شورش کرده بودند و او پادشاهی بوده که با 242 مورد شورش مقابله کرد و همه را برا جای خود نشاند و مانع از متلاش شدن ایران توسط حکمرانان خائن شد و عدالت و یکپارچگی ایرانی را در سرتاسر کشور بسط داد . او در سال آخر پادشاهی به اندازه 10 میلیون لیره انگلستان ذخیره مالی در خزانه دولتی بر جای گذاشت .

 

احترام داریوش شاه به زنان و حفظ حقوق آنان از دیگر اقدامات برجسته وی به حساب می آید . طبق گفته پرفسور گیل استاین , دکتر دیوید استروناخ , پرفسور ریچای فرای و پرفسور علیرضا شاپور شهبازی ( موسسه شرق شناسی شیکاگو و موزه ایران باستان ) داریوش بزرگ برای بنا نهادن ساخت کاخهای پارسه از زنان به عنوان یکی از مهم ترین نیروهای کاری استفاده می کرد . به شکلی که در چندین مورد کتیبه بدست آمده نوشته شده است که زنی در اینجا مسئول بیش از 100 نفر کارگرمرد بود و یا زنی دیگر به دلیل مهارت شغلی اش حقوقی معادل 3 مرد دریافت میکرد . یا در کتیبه ای دیگر آمده زنان کارگر باردار در ساختن پارسه از حقوق شاهنشاهی برای استراحت و بارداری استفاده کردند .

 

از دیگر اقدامات داریوش بزرگ دادن پناهندگی سیاسی به فیثاغورث بود که بدلایل مذهبی از کشور خود گریخته بود و به ایران پناه آورده بوده است و سپس توسط داریوش بزرگ دارای یک زندگی خوب همراه با مستمری دائم شده بود .

 

داریوش برای سهولت رفت و آمد میان ایران وایالت مصر دستور داد که میان دریای سرخ و رود نیل آبراهی ( کانال سوئز کنونی ) بسازند که آثار آن و کتیبه مربوط به اتمام این آبراه که صدها سال دایر بود و بر اثر توفان شن پر شده است به دست آمده و موجود است. در طول این کانال تخته سنگهای تراشیده شده به دست آمده که در آنها تاریخ اتمام هر قطعه از آبراه حک شده است و این سنگها در دست است. در یک سنگ نبشته آمده است که روز افتتاح آبراه، 26 کشتی از آن عبور کردند و این نوشته به چهار زبان و دو خط است (میخی و هیروگلیف). از همین دوران اثری به دست آمده که عبارت است از مخلوطی از علامت ایران (بالهای باز شده مرغ با سرانسان و کلاه پارسی) و علائم قدیم مصر علیا و مصر سفلی که نشانه وحدت مصر واحد با امپراتوری ایران است. لوح داریوش به مناسبت پایان آبراه «دریای سرخ , نیل» در قرن 20 به دست آمده است. وی در سنگنبشته هایش در مصر خود را داریوش پسر ویشتاسپ هخامنش (ویشتاسپ در فارسی امروز به گشتاسپ تبدیل شده است) خوانده که از همان زمان احترام عمیق به پدر و بکار رفتن نام او پس از نام فرد در جهان رواج یافته است. معبدی که داریوش در مصر ساخت، هنوز تقریبا به طور کامل درمنطقه واحه موجود است . وی به ادیان مصر احترام گذاشت و هیچگاه دین مزدیسنای ایرانی ( زرتشت ) را در آنجا تبلیغ نکرد .

 

کتیبه داریوش بزرگ در کنار کانالی که به امر او در مصر کنده شده بود پیدا شد

این کتیبه 12 سطری به خط میخی پارسی راجع بحفر کانال بین رود نیل و احمر که در زیر آن کتیبه به خط و زبان عیلامی هم کنده شده . در یک طرف لوح سنگی سماق در فاصله 33 کیلومتری از سوئز در مصر قدری به طرف غربی کانال فعلی پیدا شده است . پشت آن به خط قدیم مصری همان مضمون به طرز مفصل تری نقر گردیده  دومین فرعون سلسله 26 به نام نخو ( 659 - 594 قبل از میلاد ) کندن این کانال را بین رود نیل و بحر احمر شروع کرد ولی به اتمام نرسید . داریوش کبیر شاهنشاه ایران در سالهای 521 - 486 قبل از میلاد تکمیل این کار را دستور داد و انجام گرفت . کانال به اندازه ای پهن بود که دو کشتی بزرگ با سه ردیف پاروزن می توانستند از کنار هم عبور کنند و در عرض چهار روز طی طریق می نمودند .

 از دیگر یادگارهای داریوش بزرگ ستایش مصریان از وی بود . زیرا داریوش شاه , مردمان و کارگران و بردگان مصر را رهایی بخشید و خود در راس فرعونهای مصر شاه آنجا شد . کتیبه ای از کاهنان مصری باقی است که استاد پیرنیا در کتاب تاریخ ایران باستان آنرا اینگونه ترجمه کرده است :

داریوش زاده نیت و متولی سائیس شهر خدایان مصر است . کارهایی که خدا به اراده خویش آغاز کرده بود داریوش به اتمام رساند . وقتی داریوش در شکم مادرش بود نیت ( خدایان مصر ) او را فرزند خود دانست . داریوش دست در کمان به سویش برد تا دشمنان خدای را بر اندازد . او نیرومند است و دشمنانش را در همه سرزمینها نابود خواهد کرد . شاه مصر داریوش است که تا ابد جاوید بماند . شاه بزرگ پسر ویشتاسب هخامنشی . او فرزند خدایان است که نیرومند و جهانگیر است پس مردمان سرزمینهای دور برایش هدایا می آوردند و برایش خدمت میکنند .

  

به گفته هرودوت داریوش در سال 514 پیش از میلاد به اروپا لشگر کشید و و شبه جزیره بالکان را جزوی از ایران کرد . هدف وی از این کار گزارشی بود که به دربار ایران فرستاده بودند مبنی بر اینکه قبایل اسکیت ها مراسمی کشنده دارند و مردمانی وحشی و خونریز هستند . به گفته هرودوت مورخ یونانی این مردمان در مراسمی مردمان خود را به هوا پرتاب می کردند و از دگر روی در زمین نیزهایی فرو میکردند تا آنان پس از افتادن به زمین بروی نیزه ها بیافتند و کشته شودند . این یکی از مراسم سالانه این کشورها و قبایل برای قربانی کردن در نزد خدایانشان بود . داریوش خود را راهبر صلح و خرد جهان میدانست و از گذشته فرهنگی بسیار کهن ایرانی برخوردار بود و به همین دلیل برای نابودی آنان اقدام کرد و لشگری بزرگ راهی آنجا نمود .

 

داریوش بزرگ ایران را به ایالتهای بسیاری تقسیم کرد و در راس همه ایالتهای دولت مقتدر شاهنشاهی ایران را قرار داد . برای هر ایالت شهربان مقرر فرمود . برای هر شهربان دبیری گذاشت . در پایان در کل امپراتوری اشخاصی را گمارد تا وظع کشور را بررسی کنند و خطاها و کارهای غیر قانونی شهربانان را گزارش دهند . این افراد گوشهای شاه نامیده میشدند . به گفته پرفسور گیریشمن در کتاب ایران از آغاز تا اسلام این کار وی مورد ستایش همگان شده بود . زیرا دولت مردمان از ترس این افراد که با لباسهای شخصی در جامعه بودند از هر اقدام غیر قانونی سرباز میزدند .

 

پاداش به نیکو کاران و وطن پرستان و کیفر دادن به خائنین از دیگر اقدامات داریوش بزرگ بود . زوپیر سردار برجسته ایرانی یک نمونه از این مصداق ها بود. زوپیر پسر مگابیز یود . هرودوت مینویسد به داریوش خبر رسید که بابل شهر متمدن جهان آن روز که جزوی از ایران کورش بود سر به شورش نهاده است و مردان بابلی زنان خودشان را در منطقه ای گرد آورده اند و همگی را خفه کرده اند . چون این خبر به داریوش بزرگ رسید وی لشگری بزرگ روانه بابل کرد . ولی شهر بابل دیوارهای بسیار بلندی داشت و نتوانستند وارد شوند . ماهها ارتش ایران در کنار دیوارها منتظر ماند ولی نتوانست وارد بابل شود . تا اینکه زوپیر نقشه ای کشید و گوشها و بینی خود را برید و خود را با ضربات شلاق آغشته به خون کرد و به پیش داریوش شاه رفت . شاهنشاه از دیدن این منظره سردار خود تاسف خورد و گفت چه کسی تو را چنین کرد ؟ وی پاسخ داد من این کار را برای گشودن درب بروی سپاه ایران زمین کرده ام و هم اکنون به سوی بابل می روم و خود را فراری خطاب میکنم که داریوش من را چنین کرده است . داریوش شاه پاسخ داد به خدای که من راضی به این نبودم که تو با خود چنین کنی و حاضر بودم از بابل صرفه نظر کنم . نقشه زوپیر عملی شد و بابلی ها وی را به درون شهر راه دادن و به وی لشگری برای مبارزه با داریوش دادند که در 2 نوبت وی 2000 نفر از ارتش ایران را کشت تا شک ها به یقین تبدیل شود . زوپیر در سومین نبرد با ایرانیان دروازه شهر را گشود و بابل توسط سپاه وطن پرست و از خود گذشته داریوش فتح شد . داریوش در فرمانی تاریخی زوپیر را بالاترین وطن پرست ( بعد از کورش بزرگ ) نامید و خاندان وی را برای همیشه مورد حمایت دولت قرار داد و هر ساله هزاران سکه به خاندان وی عطا نمود .

 

با تمامی این اقدامات شگفت انگیز و قدرت جهانی داریوش بزرگ او هیچگاه خود را در کتیبه هایش , خدا یا فرزند خدا نخواند و در سنگ نبشته هایش همیشه این قدرت جهانی ایران را مدیون خداوند ( اهورامزدا ) دانسته است . در حالی که شاهان سامی آنروزگار یا فرعونهای مصر و شاهان بابل با جلوس بر تخت بدون وقفه ای خود را فرزند خدایان میخواندند . نمونه بارز این مهم اسکندر گجستک است که به گفته مورخین یونانی پس از تصرف ایران وی خود را خدا نامید و فرزند پدر بودنش را رد کرد و گفت که خدایان با مادر من همبستر شدند و من زائیده شدم و همگی باید مرا ستایش و پرستش کنید .

 

یکی دیگر از لشگر کشی های وطن پرستانه داریوش عظیمت به سرزمین سکاها بود . سکاها به گفته هردوت پدر تاریخ جهان یکی از خونخوارین اقوام بشریت بودند . آنان در جنگها خون دشمن را جمع آوری میکردند و میخوردند و در نمونه های دیگر سر افراد شکست خورده را از بدن جدا میکردند و داخل جمجعه را خالی میکردند و به عنوان تقدس نگهداری میکردند . زن در بین این اقوام مشترک بود . سکاها از پیش از به قدرت رسیدن کورش بزرگ همه ساله به ایران تجاوز میکردند و سرمایه های ایران را به یغما می بردند . ولی کورش توانست تا مقدار زیادی دست آنان را از ایران کوتاه کند . داریوش در ادامه سرکوب وحشیگری های آنان و انتقام از سکاها لشگری به گفته هردوت 700 هزار نفری با 400 کشتی جنگی راهی اروپا مرکز سکاها کرد . داریوش پلی عظیم بین قاره آسیا و اروپا بنا کرد و در کنار آن پل کتیبه ای نوشت به این مضمون: " داریوش , شاه ایرانیان و آسیایی ها این پل را بروی رود تایی بنا کرد . رودی بسیار زیبا و بزرگ . " ولی با این لشگر بزرگ بدلیل موقعیت سوق الجیشی سرزمین سکاها ارتش داریوش نتوانست مستیقم با آنان روبرو شود و در نهایت به کشورش بازگشت .

  

کتیبه ایران دوستانه داریوش بزرگ در پارسه :

 خداوند این کشور ( ایران بزرگ ) را از گزند دشمن – دروغ و خشکسالی به دور نگهدارد .

 

کتیبه آموزنده داریوش بزرگ در نقش رستم :

داریوش بزرگ : خدای بزرگ است اهورامزدا. که این جهان را بیافرید . که خرد و نیروی کوشش را بر من ارزانی داست به خواست و نیروی اهورامزدا شاهم و فرمانهای او را اجرا میکنم این چنین :

دوستدار و پیرو راستی هستم و بدی را دشمنم . خواهان داد و عدل هستم . نه می خواهم که از سوی توانایی به ناتوانی ستم شود و نه میخواهم که ناتوانی به توانایی بد کند  آنچه موافق راستی است میل من است و آنچه خلاف راستی است به شدت با آن مخالفم . خویم را در حد اعتدال نگه میدارم و چون خشم بر مرا فرا گیرد با اراده بر آن چیره میشوم تا مبادا ناروایی روی دهد هوس اسیر دام من است و بر آن سخت حکومت میکنم . آنرا که نیکی کند مطابق نیکی اش پاداش میدهم . آنکه بد کند به کیفرش میرسانم . به هیچ وجه مایل نیستم که زیان و بد کرده شود و چون کسی مرتکب بدی شد به هیچ وجه مایل نیستم که بی کیفر بماند . هرگاه مردی بر علیه کسی ادعا کند تا مورد دادرسی واقع نشود بر او حکمی روا نمی کنم . از آنانی خوشوقت و خشنود هستم که با تمام نیرو و قدرتشان در راه نیکی بکوشند این چنین است رفتار و کردار من و این است آنچه که من می کنم  . در میدان نبرد رزم آرایی چیره هستم . در پیکارگاه دستانم میجنگند . چشم و هوشم نیز بکار است . آنانی که فرمانبرند می بینم و آنانی که خلافی کنند کارشان بر من پوشیده نیست . در میدان پیکار به چالاکی میجنگم . از نیروی دستان و پاهایم به خوبی بهره مند هستم . سوار کاری زبده و چالاکم کمانکشی ورزیده هستم . چه به هنگام نبرد پیاده و چه سواره . نیزه گزاری چرب دست هستم . این و هنرهای دیگر را اهورا مزدا بر من بخشود . اهورامزدا یاری ام کرد و نیروهایم را به نیکی هدایت کرد . ای مرد که این را میخوانی . نیک آگاه باش که داریوش چگونه شاهی است . چه هنراها و نیروهایی دارد . این برای تو ناراست نباشد . آنچه را که گفتم عمل کن. در این کشور ها ، مردی که وفادار بود ، نیک پاداش دادم و آن که دشمن بود نیک کیفر دادم ، به خواست اهورامزدا این کشور ها قانون مرا اجرا کردند . آنچه به آنان گفتم آنگونه کردند  .

تو که بعد از من شاه خواهی بود از دروغ سخت بپرهیز . مردی که خواهد دروغزن بود نیک کیفر ده. اگر چنین می اندیشی باید کشورم در امان باشد . آنهایی که پیشتر شاه بودند در آن مدت ، آنچه را که من در یک سال و اندی به خواست اهورامزدا کردم نکردند . از آن رو اهورامزدا مرا یاری کرد، چون بدکردار نبودم ، دروغزن نبودم ، خطاکار نبودم ، نه من ، نه دودمانم . بر پایه راستی رفتار کردم : نه به ناتوان و نه به توانا بد کردم ، مردی که با خاندانم همکاری کرد او را نیک پاداش دادم و آنکه زیانکاری کرد ، او را نیک کیفر دادم . تو که سپس شاه خواهی بود ، مردی که دروغزن یا خطاکار است او را دوست مباش و او را نیک کیفر ده . تو که سپس این نوشته ها را که من نوشتم ، یا این نگاره ها را ببینی ، آنها را ویران مکن ، تا جایی که ممکن است آنها را بپای ، تا زمانی که تندرست باشی هر آنکه اهورامزدا را بپرستد ، بخشش وی از آن او خواهد بود ، هم در زندگی و هم پس از مرگ .

اهورا مزدای بزرگ بزرگترین خدایان . او داریوش را شاه آفرید . او به وی شاهی را ارزانی فرمود و به خواست اهورامزدا داریوش شاه شد . این کشور پارس که اهورامزدا بمن ارزانی فرمود زیباست و دارای اسبان خوب و مردان خوب است به خواست اهورامزدا داریوش شاه از هیچکس نمی ترسد . خدای بزرگ این کشور را از دشمن - خشکسالی و دروغ محفوظ فرماید .


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد