ساسای

ساسای

فیلم خنده دار .کلیپ ورزشی. کلیپ خند وانه . سریال دیدنی وفیلم سینمایی . عکس خنده دار . عکس های جالب وزیبا وعجیب . ارایه های ادبی.فیلم تاریخی .طبقه بندی جانداران .تاریخ کامل ایران.پادشاه ها وفرماندهان ایران.میمند شهر بابک .دانلود ها
ساسای

ساسای

فیلم خنده دار .کلیپ ورزشی. کلیپ خند وانه . سریال دیدنی وفیلم سینمایی . عکس خنده دار . عکس های جالب وزیبا وعجیب . ارایه های ادبی.فیلم تاریخی .طبقه بندی جانداران .تاریخ کامل ایران.پادشاه ها وفرماندهان ایران.میمند شهر بابک .دانلود ها

وصیت نامهٔ یک معلم(طنز)


وصیت نامهٔ یک معلم(طنز):

سلام؛

حال که با دستی کوتاه و آرزوهایی بلند از محضر شما عزیزان مرخص می شوم،وصیت نامهٔ فرهنگی، آموزشی،اقتصادی و تجاری ام را به امید اجرای بند بند مفادش،خدمت شما سروران گرامی تقدیم می کنم. امید است با اجرای دقیق آن،روح سرگردان مرا بیش از پیش در انتظار«آرامش»نگذارید.

✅ قبرم را نیم متر کمتر گود کنید تا ۵۰سانتی متر به خدا نزدیکتر باشم و هم در اثر گودبرداری،سایر قبور همجوار ریزش نکنند و به ساکنین آن تلفات جانی وارد نشود،راستش را بخواهید وقت درگیر شدن با مهندسین ناظر و سازمان فنی و مهندسی را ندارم.

✅روی تابوتم بنویسید این آخر و عاقبت کسی است که ز گهواره تا گور دانش جست!...

✅به مرده شور بگویید مرا با شامپو بشوید،چون به صابون و پودر حساسیت دارم و ممکن است مریض شوم.

✅تمام تقدیرنامه های مرا در مسیر قبرستان بریزید تا هیچ معلمی فکر نکند که این ها را می شود با خود برد.

✅بیمهٔ طلایی ام را بر سر قبرم بگذارید تا دیگران بفهمند که نتوانست مرا نجات دهد!.

✅دستانم را داخل تابوت بگذارید چون در دنیا هیچی نداشته ام!.

✅به صاحب خانه ام بگویید دیدی بالآخره حرفم را به کرسی نشاندم و صاحب خانه شدم.هرچند که خانهٔ جدیدم کمی کوچک و تاریک است، ولی لااقل دیگر مشکل اجاره خانه و پول آب و برق و گاز نخواهم داشت!.

✅ به مقام عالی وزارت بگویید من کماکان منتظر بن کالای عید سال۹۲ هستم،بی زحمت آن را به آدرس مزارم ارسال نمایند!.

✅از قول من به ریاست محترم اداره بگویید هنوز مزهٔ آخرین ناهاری که در روز معلم به فرهنگیان منطقه دادید،زیر دندان هایم مزه می کند.از ما که گذشت امیدوارم همکارانی که هنوز به حول و قوهٔ الهی جان به تن دارند،از این گونه مراسم پر فیض بی نصیب نمانند!.

✅ از کسانی که دسته گلهای قبور دیگران را کش می روند و سر قبر من می گذارند نمی گذرم.من تمام عمرم را از وسایل دست دوم استفاده کرده ام،لذا الآن که دیگر دستم از دنیا کوتاه است،لااقل از استشمام عطر گل های تازه و فرحبخش بی نصیبم نکنید!.

✅ به دوستان و آشنایان بگویید شبهای جمعه زود تر از سایر اهل قبور در محل حاضر هستم.حتی برای رفاه حال مراجعین محترم، شبهای شنبه را هم به عنوان اضافه کار در خدمت مراجعین خواهم بود!.

✅ در طول حیات با خیر و برکت خود به میوهٔ موز علاقهٔ عجیبی داشتم،ولی این میوهٔ بهشتی با تغییرات ناگهانی قیمت خود،همیشه برق سه فاز را از کله ام می پراند. لذا از بازماندگانم می خواهم از هر طریق ممکن حتی از طریق ابتیاع آن با ارز مرجع هم که شده،برای مراسم ترحیم اینجانب موز تهیه نموده و در بین حضار توزیع نمایند. باشد که صدای ملچ ملوچ حضار در حین خوردن آن،مرا هم به فیض معنوی برساند!.

✅ از قول من به دانش آموزان کلاس ۰۳ بگویید آن روز خودم متوجه شدم کدامتان آن سوزن خفن را روی صندلی من به صورت تله انفجاری نصب کرده بود.خداوند شما را هدایت کند انشاءالله،من که یک هفته بعد از آن واقعه هم در خیابان کجکی راه می رفتم امید دارم که تاکنون یا به اشتباه خود پی برده باشید،یا همکارانم که هنوز در قید حیات هستند به روشهای متنوع و ابتکاری خود،شما را به اشتباه خودتان واقف نموده و انتقام شایسته ای از شما گرفته باشند.هر چند حالا دیگر فرقی به حالم نمی کند.چون تابوت من پر از میخ هایی است که آن سوزن پیش آنها هیچ است!.

✅ در انتخاب قبر های سمت چپ و راستم،دقت لازم را به خرج دهید. لطفاً از خانواده های متشخص و با کلاس باشند.حوصلهٔ درگیر شدن با اموات بی نزاکت و بی ادب را ندارم.ترجیحاً همسایگی در کنار قبور فرهنگیان درگذشته مد نظر قرار گیرد!.

✅ پرایدم را که ظاهراً در روزهای اخیر به ارج و قربی رسیده است، برای عبرت دیگر همکاران،در جلوی اداره روی داربست نصب کنید،تا همه بدانند که من به خاطر تصادف با پراید،فوت ننموده ام،بلکه در کمال تعجب به مرگ طبیعی شربت رحمت را سر کشیدم!.

✅به مسئولین محترم وزارت آموزش و پرورش یادآوری کنید که در همان اولین روز فوت خود یکی از همکاران بازنشسته را در اینجا ملاقات کردم.بندهٔ خدا شدیداً از عدم پرداخت مطالباتش گلایه داشت،خواهشمندم آبروداری کنید و ما اموات تازه درگذشته را بیشتر از این در حضور آن ها خجالت زده نکنید.راستش را بخواهید از این می ترسم آنها یکدفعه مرا تا وصول مطالباتشان،به گروگان بگیرند!.

✅به همسرم بگویید از اینکه سالها با مشکلات داشته و نداشتهٔ من ساختی از تو متشکرم،ولی تنها کاری که الان از دست من برای تو برمی آید این است که روز زن را به تو تبریک بگویم.واقعیت این است که تا وقتی در کنار هم بودیم اوضاع بد مالی و یا جنگ و جدال در حوالی سومالی!،بهانه ای بود که از زیر بار خرید هدیهٔ روز زن شانه خالی کنم،حالا هم این خاک هایی که شدیداً اطرافم را بغل کرده اند، نمی گذارند دستهایم را توی جیبم کنم و هدیه ای درخور شأن و مقام تو تهیه کنم!...

آهنگ درد دل جواد نکایی

آهنگ  درد دل  جواد نکایی در کانون رسمی جواد نکایی

تنظیم ، مسترینگ : مهدی امری/ ترانه سرا : جواد نکایی / پخش : کانون هواداران جواد نکایی

/ بروزترین سایت پخش و دانلود آهنگهای جواد نکایی

قلعه ضحاک هشترود

قلعه ضحاک ( آژدهاک ) یا داش قلعه در 28 کیلومتری‌ شرق‌ عجب‌ شیر و در ساحل شرقی دریاچه ارومیه و در 95 کیلومتری جنوب تبریز قرار دارد . قلعه ضحاک با بیش از 3000 سال قدمت بر فراز کوه منفرد ، از مکان ‌های مهم اقوام مانایی و ماد ها بوده است . این قلعه در نزدیکی شهرستان عجب شیر در استان آذربایجان شرقی و یکی از مکان ‌های دیدنی است که در ارتفاع ۲۳۰۰متری از بستر رودخانه قلعه  قرار گرفته است . قدمت قلعه ضحاک به اقوام مانایی و ماد ها برمی‌گردد و در تاریخ نام ‌های متعددی از جمله ؛ ضحاک  اژدهاک ، قیز قلعه سی ، داش قلعه سی ، باروآس ، رویی دژ و قلعه گویی ذکر شده است . قلعه ضحاک اولین‌ بار توسط‌ یک‌ هیئت‌ باستانشناسی ‌آلمانی‌ در سال‌ 1971 میلادی‌ مورد بررسی‌ و تحقیق‌ قرار گرفته‌ است . آثار برجای مانده از برج ‌های نیم استوانه ‌ای به نام دروازه قلعه و پوشش دیوار ها که از سنگ ‌های مکعب مستطیلی است ، قدمت آن را تا دوره ساسانی می‌ رساند ولی سفال‌ های به دست آمده از این قلعه مربوط به سده ‌های ششم و هفتم هجری است . از این قلعه که به عنوان یک دژ استفاده می ‌شده ، از سه طرف مشرف به پرتگاه بوده و دیوار های آن کنده کاری شده است . در این قلعه مخازن سنگ ، آب انبار ، آسیاب ، سالن شورا ، حمام و ده ‌ها آثار دیگر وجود دارد . نیمی از اتاق ‌های‌ قلعه بی‌ سقف‌ در زمین‌ کنده‌ شده‌ و نیم‌ دیگر در کوه و‌ به‌ صورت‌ حفره‌ ای ‌درآورده‌ شده‌ است . اغلب‌ این‌ حفره‌ ها چاله آبی‌ هم ( آب‌ انبار ) دارند . همچنین‌ بر دیوار های‌ این‌ حفره‌ های‌ سنگی‌ ، طاقچه‌ های‌ کوچکی‌ کنده شده است . در داش‌ قلعه‌ ضحاک‌ ، تک‌ حفره ‌هائی‌ نیز دیده‌ می ‌شود که‌ تمام‌ آن‌ را در صخره ‌های‌ عمودی‌ کوه‌ کنده ‌اند .علاوه‌ بر این ها ، آب‌ چشمه ‌ای‌ که‌ در دامنه‌ کوه‌ مقابل‌ قرار دارد با فشار متوسط‌ لوله ‌هایی‌ که‌ در زمین‌ کار گذاشته‌ شده از روی‌ پشته‌ مابین‌ گذشته‌ و به‌ ارتفاع‌ قلعه‌ می‌ رسد . مسیر لوله‌ آب‌ از روی‌ بستری‌ که‌ در زمین‌ به‌ وضوح‌ نمایان‌ است‌ معلوم‌ می ‌گردد به‌ علاوه‌ تکه‌ های‌ متعددی‌ از لوله‌ های‌ گلی‌ و بقایائی ‌از قالب‌ سنگی‌ که‌ با بی‌ قیدی‌ از بستر کنده‌ شده‌ است‌ در اطراف‌ دیده‌ می ‌شود . بستر لوله‌ به‌ عرض 50 سانتی‌ متر و عمق آن‌ حداقل‌ یک‌ متر بوده‌ است‌ . لوله‌ های‌ گلی‌ تقریباً از تکه ‌های‌ خورد تکمیل‌ شده‌ در یکدیگر رفته‌ و در بستر قرار گرفته ‌اند . این‌ قلعه‌ از تاراج‌ و کندو کاوهای‌ غیر مجاز در امان‌ نبوده‌ و فضای‌ اطراف‌ قلعه‌ پوشیده‌ از حفره ‌هایی‌ است‌ که‌ توسط‌ غارتگران‌ برای‌ بدست‌ آوردن‌ عتیقه‌ ، زیرورو شده‌ است‌ .

zahaaak

 گرچه ضحاک نماد بی بدیل سیاهی و ظلم در تاریخ اسطوره ای ماست  ، اما قلعه ضحاک امروزه پذیرای خیل بی شماری از گردشگرانی است که برای دیدن این قلعه تاریخی به هشترود می روند . در اسطوره ای ایرانی ضحاک سمبل مردی است که ابلیس بر شانه هایش در جوانی بوسه زد و از جای بوسه دو مار رویید ؛ مار هایی که باید هر روز مغز تازه دو جوان را فرو می دادند تا سیر شوند و ضحاک  ، این بدی مجسم بی دریغ بود در شکافتن جمجمه جوانان ایران زمین .
 رسم زمانه این بود تا آهنگری گمنام از پشت کوره آهنگری  ، از لابه لای دم گرم آتش  ، پیشبند چرمین خود بر سر میله زد و درفش کاویانی بر دوش قیام کرد . ضحاک که سر می گرفت همه عمر ، سر داد به تیغ کاوه . 
 مردمان هشترود باستانی باور داشته اند که همین ضحاک مار به دوش در 16 کیلومتری جنوب شرقی شهر سراسکند ، مرکز شهرستان هشترود زندگی می کرده  ، در قلعه ای که امروز ما آن را به نام قلعه ضحاک می شناسیم و حتی در خود هشترود محله ای وجود دارد با نام خروجستان ؛ محله ای که در باور اسطوره ای  ، کاوه آهنگر در آن دکان آهنگری داشته و از همان جا قیام خود را آغاز کرده است .

zahaak