ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
معانی و اصطلاح واژه میمند
میمند در لغت و اصطلاح به تعابیر مردمانش و آن چه صاحبنظران در پیرامون آن نقل میکنند تعابیر متفاوتی دارد، عدهای معتقدند اصطلاح و لغت میمند از دو واژه (می) و (مند) است که (می) به معنای شراب و (مند) به معنای مست و مستی است، اما تعبیر فلسفی این اصطلاح آن است که چون این روستا در قبل از اسلام حفر شده، مردان این نواحی (می) مینوشیدهاند و مست میشدهاند و این حفرهها را در اثر مستی میکندهاند.
عدهای دیگر عقیده دارند واژه میمند مأخذ از میمنت و مبارکی بوده است و عدهای نیز بر این باورند که مردمان این نواحی از میمند فارس مهاجرت کردهاند و چون در این ناحیه اقامت گزیدهاند آن را میمند نام نهادهاند.
ترجمهٔ کتیبههای میمند
هنگامی که کوهها در این میمند شکاف بردارند و افسانههای میمند به حقیقت بپیوندند گنجینهٔ میمند پدیدار میشود و فقط یک نفر میتواند به آن دست پیدا کند که او از سوی خورشید میآید و از طوایف بزرگ میمند میتوان به طوایفی که از نسل محمود میمندی وزیر نادرشاه افشار هستند، اشاره کرد.
مردم این روستا به جای سالها قطع رابطه با شهرها و روستاهای اطراف و ازدواج اهلی روستا فقط با خود سبب تصفیهٔ ژنتیکی این نسل شده و اهالی این روستا از نظر جسمی و بهرهٔ هوشی توانایی برتری نسبت به سایران دارند، اما طی سالهای اخیر به علت تزویج این نسل با دیگر مردمان و طوایف دیگر موجب تحلیل رفتن این توانایی شده است.