ساسای

ساسای

فیلم خنده دار .کلیپ ورزشی. کلیپ خند وانه . سریال دیدنی وفیلم سینمایی . عکس خنده دار . عکس های جالب وزیبا وعجیب . ارایه های ادبی.فیلم تاریخی .طبقه بندی جانداران .تاریخ کامل ایران.پادشاه ها وفرماندهان ایران.میمند شهر بابک .دانلود ها
ساسای

ساسای

فیلم خنده دار .کلیپ ورزشی. کلیپ خند وانه . سریال دیدنی وفیلم سینمایی . عکس خنده دار . عکس های جالب وزیبا وعجیب . ارایه های ادبی.فیلم تاریخی .طبقه بندی جانداران .تاریخ کامل ایران.پادشاه ها وفرماندهان ایران.میمند شهر بابک .دانلود ها

ارایه جناس


  جناس (تجنیس):

 

 جناس دو قسمت دارد: الف) جناس تام      ب)جناس ناقص

 

 الف) جناس تام

 دو واژه ای که در نوشتن و خواندن یکسان هستند، اما در معنی متفاوت (از نظر معنی با هم فرق دارند.)

 

 مانند:

 «نالم به دل چو نای من اندر حصار نای               پستی گرفت همّت من زین بلند جای»

در این مثال، «نای» در مصراع اول دو بار به کار رفته است. نای اول به معنی «نی» است و نای دوم (حصار نای) اسم زندانی است که شاعر در آن زندانی بود.

 

مثال دیگر:

 «آتش است این بانگ نای و نیست باد                   هر که این آتش ندارد نیست باد»

در این بیت، «نیست» در مصراع اول فعل اسنادی و در مصراع دوم به معنی «نابود» است.

 «باد» در مصراع اول به معنی واقعی باد (هوا) است و در مصراع دوم فعل دعایی می باشد.

 

مثال دیگر:

 «بردوخته ام دیده چو باز از همه عالم                تا دیده ی من بر رخ زیبای تو باز است»

«باز» در مصراع اول به معنی پرنده ای شکاری است و در مصراع دوم به معنی گشاده.

به این واژه ها که در تلفظ یکسان هستند، اما در معنی متفاوت، جناس تام می گویند.

 

 تست10: در کدام گزینه جناس تام وجود ندارد؟

 1)سر ارادت ما و آستان حضرت دوست             که هر چه بر سر ما می رود ارادت اوست

 2)باد صبا دروغ زن است و تو راست گوی           آن جا به رغم باد صبا می فرستمت

 3)عشق شوری در نهاد ما نهاد                       جان ما در بوته ی سودا نهاد

 4)خرامان بشد سوی آب روان                         چنان چون شده باز جوید روان

 

پاسخ: گزینه ی2

ارایه سجع -ارایه تسجیع

  سجع (تسجیع): در لغت به معنی آواز کبوتر است، اما در اصطلاح ادبی به کلمه هایی گفته می شود که در پایان جمله ها می آید و از نظر آهنگ، حرف یا حروف آخر یکسان هستند.

 

 

 

 





 

 

 

 سجع در نثر وجود دارد. نثری که دارای سجع باشد نثر «مسجع» نام دارد.  

?

 نکته 16

 

 

 

 

 

 مانند:

 «فلان انبازم به ترکستان است و فلان بضاعتم به هندوستان.»

 در این مثال، کلمات سجع عبارت اند از: «ترکستان» و «هندوستان»، زیرا هم وزن اند و در حروف پایانی مشترک هستند. از همه مهم تر این که در پایان جمله ها قرار گرفته اند.

مثال دیگر: «الهی! از جود تو هر مفلسی را نصیبی است و از کرم تو هر دردمندی را طبیبی است«

 در این مثال، واژه های «نصیبی» و «طبیبی» که در پایان دو جمله آمده اند و در حروف پایانی مشترک اند، سجع هستند.

 

 

 

 

 

 آرایه ی سجع در کلامی دیده می شود که حداقل از دو جمله تشکیل شده باشند.

?

 نکته 17

 

 

 

 

 

 گاه در پایان جمله ها و پس از کلمات سجع، واژه هایی قرار می گیرد که از نظر خواندن، نوشتن و معنی یکسان هستند. این کلمه ها همانند ردیف اند در شعر که پس از قافیه می آیند. برای شناخت سجع باید آنها را کنار گذاشت و به واژه های قبل از آن توجه کرد؛ مانند:

 «الهی! اگر بهشت چون چشم و چراغ است، بی دیدار تو درد و داغ است.»

کلمات سجع: چراغ و داغ

 دو فعل «است» در پایان دو جمله همانند ردیف هستند و به عنوان واژه های سجع محسوب نمی شوند.   

?

 نکته 18

 

 

 

 

 

 تست9: در همه گزینه ها آرایه ی سجع وجود دارد به جز...

 1)سلام او در وقت صباح مؤمنان را صبوح است.

 2)عذر ما بپذیر، بر عیب های ما مگیر.

 3)عبدلله عمر بکاست، اما عذر نخواست.

 4)ترسانم از بدی خود، بیامرز مرا به خوبی خود.

 

پاسخ: گزینه ی1

 




ارایه واج ارایی


  واج آرایی (نغمه ی حروف): تکرار یک حرف (واج) صامت یا مصوت در یک مصراع یا بیت یا جمله، به شکلی که ایجاد موسیقی کند و القای معنی.

 

مثال ها:

 «مرا مادرم نام مرگ تو کرد                    زمانه مرا پتک ترگ تو کرد»

در این بیت تکرار صامت «م» علاوه بر این که بر زیبایی بیت افزوده است یادآور واژه ای «مرگ» (القای معنی) است. اگر به این بیت خوب دقت کنیم می بینیم رستم به اسفندیار می گوید: من مرگ تو هستم.

 

 «بر او راست خم کرد و چپ کرد راست                خروش از خم چرخ چاچی بخاست»

در این بیت، شاعر برای این که بتواند حسِّ خشونت را در قالب حماسی نشان بدهد از صامت «خ» و «چ» استفاده کرده است.

 

 «آیینه ی عریانی زیبای معانی است         این حجله ی سبزی که خداوند گشوده است»

 تکرار مصوت «-ِ» در این بیت (مخصوصا در مصراع اول) موسیقی دل نشینی را به وجود آورده است. 

 

 تست8: در همه ی گزینه ها به جز گزینه ی.... نغمه ی حروف وجود دارد؟

 1)سرشار ز شیرینی شهد خوش خویش است              این غنچه که لب را به شکر خند گشوده است.

 2)ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند                      تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری

 3)به یک کرامت آبی نگاه دوخته اید                              کدام پنجره این گونه باز سوی خداست

 4)دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد                      که در چمن همه گل بانگ عاشقانه ی توست.

 

پاسخ: گزینه ی3

 

ار ایه کنایه


 

 کنایه: در لغت به معنی «پوشیده سخن گفتن» است؛ اما در اصطلاح ادبی به جمله یا عبارتی گفته می شود که معنی ظاهری آن مورد نظر نباشد، بلکه معنی غیر حقیقی هدف نویسنده یا شاعر است؛ مانند:



 

 

 

 

 

 

 معنی واقعی: کج بودن دست فلانی

 معنی غیر واقعی (کنایی): دُزد بودن

 الف) دست فلانی کج است

 

 

 

 

 

 معنی واقعی: بر روی خاک خوابیدن

 معنی غیر واقعی (کنایی): مُردن

 ب) که بیند که خاک است بالین من

 

 

 

 

 

 معنی واقعی: بستن سیل از سرچشمه

 معنی غیر واقعی (کنایی): جلوِ خطر را از اول گرفتن

 ج) بند باید کرد سیلی را زسر

 

 

 

 

 

 هر گاه در جمله یا مصراعی واژه ای به کار رود که با در نظر گرفتن معنی غیر حقیقی آن، سایر واژه های جمله معنی واقعی خود را حفظ بکنند آرایه ی مورد نظر، قطعا، مجاز است نه کنایه.

?

 نکته 15

 

 

 

 

 

  به مثال زیر دقت کنید:

 «او بسیار دل دارد.»

در این جمله، واژه ی «دل» به معنی غیر حقیقی (مجازی) جرئت و شهامت به کار رفته است، یعنی اگر به جای دل، شهامت قرار دهیم، جمله معنی واقعی خودش را می رساند: او بسیار شهامت دارد.

کنایه در صورتی به وجود می آید که تمام واژه های یک جمله یا عبارت، با هم، معنی غیر واقعی را برساند؛ مانند:

 «فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست؟»

در این مثال، کلِّ ترکیب «گل بی خار» به معنی غیر واقعی (کنایه) «آسایش بی رنج» تبدیل شده است، یعنی: آسایش بدون رنج و سختی هیچ جایی وجود ندارد.

 

 تست7: در کدام گزینه آرایه ی کنایه وجود ندارد؟

 1)به یاری یزدان نیکی دهش                 کز ین کوه آتش نیایم تپش

 2)خواب نوشین بامداد رحیل                 باز دارد پیاده راز  سبیل

 3)پیاده ندیدی که جنگ آورد                  سر سرکشان زیر سنگ آورد

 4)بلندی از آن یافت کاو پست شد         در نیستی کوفت تا هست شد

 

پاسخ: گزینه ی1

 

 

 


ارایه مجاز

 مَجاز: به کار گرفتن واژه ای درغیر معنی حقیقی خود؛ یعنی ما کلمه ای را به کار ببریم که معنی حقیقی خود را در بر نداشته باشد و معنی دیگر را (معنی غیر حقیقی=مجاز) بیان کند؛ مانند:

 

  «جهان دل نهاده بر این داستان»

 

در این مصراع، معنی حقیقی «جهان» دنیا و گیتی است؛ اما منظور شاعر، معنی غیر حقیقی آن است.

معنی غیر حقیقی «جهان» در این مصراع، «مردم» است؛ بنابراین می گوییم، جهان مجاز از مردم است.

  

 

 

 

 

 

 در جمله ای که مجاز به کار رفته، نشانه ای وجود دارد که ذهن خواننده  یا شنونده را از معنی حقیقی باز می دارد. به این نشانه، «قرینه» می گویند؛ مانند:

 «مسابقات کشتی دهه ی فجر در ایران انجام شد و ایران به مقام اول رسید.»

معنی حقیقی واژه ی ایران چنین است: کشوری است در آسیای جنوب غربی که مرکز آن «تهران» است.

 درمثال بالا، ایرانِ اولی به معنی حقیقی خودش به کار رفته است؛ اما ایران دومی به معنی غیرحقیقی (مجاز) تیم ایران است.

?

 نکته 14

 

 

 

 

 

 مجاز علامت هایی هم دارد که مخصوص علوم انسانی است و یاد آوری آن برای دوره ی عمومی نیاز نیست.

 $ توجّه

 

 

 

 

 

 تست6: در همه ی گزینه ها آرایه ی مجاز وجود دارد به جز...

 1)چو صیتش در افواه دنیا فتاد                 تزلزل در ایوان کسرا فتاد

 2)گر نبندی زین سخن تو حلق را             آتشی آید بسوزد خلق را

 3)تهمتن گز اندر کمان راند زود                بر آن سان که سیمرغ فرموده بود

 4)بزد تیر بر چشم اسفندیار                   سیه شد جهان پیش آن نامدار 

 

پاسخ: گزینه ی4

 

 


ارایه تشبیه

 

 تشبیه: ادّعای شباهت میان دو چیز؛ یعنی مانند کردن چیزی به چیز دیگر.

 

 

 

 

 

 هر تشبیه چهار رُکن دارد که عبارت اند از:

 $ توجّه

 

 

 

 

 

الف) مشبّه: چیزی یا کسی که قصد مانند کردن آن را داریم.

ب) مشبّه به: چیزی یا کسی که مشبه، به آن مانند می شود.

ج) ادات تشبیه: واژه ای است که نشان دهنده ی پیوند شباهت است؛ مانند: مثل، گفتی، به سان، گویی، به صورت، به شیوه ی، به رنگ، چو، چون، همچو، همچون، مانند و...

 

 

 

 گاهی پسوند «وار» به عنوان ادات تشبیه به کار می رود؛ مانند: صدف وار (= مانند صدف) گاهی هم فعل «ماند» و «گفتی» به عنوان ادات تشبیه به کار می روند، مانند:

به زنبور بی عسل.

ماند؟

عالِم بی عمل به چه

(یعنی: عالِم بی عمل مانند زنبور بی عسل است.)


 

 

 ادات تشبیه

 

?

 نکته 1

 

 

 د)وَجه شَبَه: ویژگی مشترک میان مشبه و مشبه به را می گویند. مشبه به باید آن ویژگی را به حد کمال داشته باشد یا به داشتن آن معروف باشد.

مثال برای ارکان تشبیه:

 «چو غنچه گر چه فرو بستگی است کار جهان              تو همچو باد بهاری گره گشا می باش»

درمصراع اولکار جهان ¬ مشبه / چو¬  ادات تشبیه / غنچه¬ مشبه به / فرو بستگی ¬ وجه شبه

در مصراع دوم: تو¬ مشبه / همچو¬ ادات تشبیه باد بهاری ¬ مشبه به / گره گشا   ¬  وجه شبه  

 

 

 

 

 

 «چو» و «چون» در صورتی ادات تشبیه محسوب می شوند که به معنی «مثل» و «مانند» به کار روند.

?

 نکته 2

 

 

 

 

 

 ازمیان ارکان تشبیه، فقط ارکان فرعی (ادات و وجه شبه) حذف می شوند.

?

 نکته 3

 

 

 

 

 

 الف)حذف وجه شبه: «من این جا چون نگهبانم تو چون گنج»

 

در مصراع بالا، «من» مشبه است، «چون» ادات تشبیه و «نگهبان» مشبه به؛ اما وجه شبه حذف است.

 «تو» مشبه است، «چون» ادات تشبیه و «گنج» مشبه به؛ وجه شبه محذوف است.

 

 

 

 

 

 همان طور که دیدید در این مصراع، دو تشبیه به کار رفته است.

 $ توجّه

 

 

 

 

 

  ب)حذف ادات تشبیه: «که نی ام کوهم ز صبر و حلم و داد»     

 

در این مصراع، ارکان تشبیه عبارت اند از:

«م» در کوهم (= من کوه هستم) مشبه است، «کوه» مشبه به و «صبر و حلم و داد» وجه شبه؛ اما ادات تشبیه حذف است.

 

 

 

 

 

 برای اینکه ارکان تشبیه را به راحتی پیدا کنیم مصراع ها را بر اساس ارکان دستوری منظم می کنیم، یعنی نهاد در اول جمله قرار می گیرد و فعل در پایان جمله و سایر اجزا هم در بین نهاد و فعل با حفظ نظم و ترتیب قرار می گیرند. اگر مصراع بالا را به ترتیب ارکان منظم کنیم به این صورت در می آید:

«من کَه (کاه) نیستم؛ من از جهت صبر و حلم و داد مانند کوه هستم.»

 $ توجّه

 

 

 

 

 

 گاهی نظم ارکان تشبیه در شعر یا نثر به هم می خورد؛ یعنی در بعضی جمله ها، ادات تشبیه اول قرار می گیرد یا مشبه به در آغاز قرار می گیرد و مشبه بعد از آن و.... برای درک این مطلب به مثال «چو غنچه گر چه فرو بستگی....» در همین مبحث مراجعه کنید.

?

 نکته 4

 

 

 

 

 

 هر گاه در ارکان تشبیه دو رکن فرعی (ادات تشبیه و وجه شبه) با هم حذف شود، تشبیه «بلیغ» به وجود می آید.

?

 نکته 5

 

 

 

 

 

 * تشبیه بلیغ دو نوع است:

الف)اسنادی 

ب) اضافه ی تشبیهی

 

الف) تشبیه بلیغ اسنادی: مشبه  به  مشبه به اسناد داده می شود؛ یعنی مشبه و مشبه به بدون کسره و به وسیله ی فعل اسنادی (=ربطی) به هم ربط داده می شوند.

 

 

 

 

 

 فعل اسنادی عبارت اند از: است، بود، شد، گردید، کشت، باشد و ...

 $ توجّه

 

 

 

 

 

 مثال برای تشبیه بلیغ اسنادی: «تو دی ماهیّ و آن دلبر بهار است»

«تو»¬ مشبه / «دی ماه» ¬مشبه به («ی» به معنی هستی فعل اسنادی است)

ملاحظه می کنید که ادات تشبیه و وجه شبه حذف شده اند.

 

ب) اضافه ی تشبیهی: مشبه  به وسیله ی کسره به مشبه به پیوند داده می شود؛ مانند: باران رحمت، کاخ هستی، دریای غم، تیغ حلم، گل عیش، شاخ آرزو و....

 

 

 

 

 

 ترتیب اضافه ی تشبیهی به این شکل است:

 

  قرمز است.)

لعل


 مشبه به

مانند

(لب


مشبه

مشبه، کسره (-ِ)، مشبه به ¬