ساسای

ساسای

فیلم خنده دار .کلیپ ورزشی. کلیپ خند وانه . سریال دیدنی وفیلم سینمایی . عکس خنده دار . عکس های جالب وزیبا وعجیب . ارایه های ادبی.فیلم تاریخی .طبقه بندی جانداران .تاریخ کامل ایران.پادشاه ها وفرماندهان ایران.میمند شهر بابک .دانلود ها
ساسای

ساسای

فیلم خنده دار .کلیپ ورزشی. کلیپ خند وانه . سریال دیدنی وفیلم سینمایی . عکس خنده دار . عکس های جالب وزیبا وعجیب . ارایه های ادبی.فیلم تاریخی .طبقه بندی جانداران .تاریخ کامل ایران.پادشاه ها وفرماندهان ایران.میمند شهر بابک .دانلود ها

رودخـــــــانه ها

رودخـــــــانه ها

در منطقه میمند رودخانه دائمی وجود ندارد و آنچه هست از نوع رودخانه های فصلی است. این رودخانه ها عبارتند از:

  • رودخانه مورنگ: این رودخانه از شمال روستای میمند و از دامنه کوههای گردکوه و بن در (بندره) سرچشمه می گیرد.
  • رودخانه لاخیس: این رودخانه از دامنه جنوبی گردکوه سرچشمه می گیرد.
  • رودخانه لای خرین: این رودخانه از دامنه جنوبی گردکوه و تیرکوه سرچشمه گرفته و از حدود دو کیلومتری غرب میمند عبور می نماید.  

رودخانه های یاد شده در محلی بین بیشه رضا و پای دژ حدود دو کیلومتری جنوب میمند به هم می پیوندند و رودخانه اصلی میمند را تشکیل می دهند که در نهایت به دشت خاتون آباد سرازیر می شوند. در رودخانه های میمند از آبان ماه تا اواخر فروردین آب جریان دارد.  بعضی از اوقات به هنگام طغیان رودخانه های میمند خسارات مالی و جانی به اهالی وارد می شود.

آبهـــــــا

آبهـــــــا

در گذشته حوزه میمند با روستاهای تابستانی و آغل ها (خانه های دشتی) دارای ۷۲ رشته قنات بوده است، این قناتها در روی خاکهای آذرین حفر شده و طبقات زیرین آنها غیر قابل نفوذ است. امروزه در میمند دو رشته قنات فعال دارای آب می باشند به نامهای "کلو مرادی" که از شمال به جنوب در حدود ۲۰۰ متر کشیده شده است و قنات "گرگویه"(گریو ـ گرگو) علیا و سفلی که از قنات گرگوی علیا جهت کشاورزی و باغها و آشامیدن استفاده می شود. قنات سفلی آب آشامیدنی و زراعت اهالی را تامین می کند. علاوه بر دو قنات یاد شده  در میمند دو چشمه با آب گوارا و شیرین وجود دارد که میزان آب آنها با توجه به ریزش نزولات جوی کم و زیاد می شود. چشمه ها عبارتند از "لای نی ریزو" و چشمه "گل کمر". امروزه مردم میمند علاوه بر استفاده از آب چشمه، از آب لوله کشی نیز بهره مند هستند ولی اهالی ترجیح می دهند که از آب گوارا و شیرین چشمه استفاده کنند.  

کوههــــــــــــا

کوههــــــــــــا

کوههای این منطقه که دنباله کوههای مرکزی ایران و ادامه شیرکوه یزد هستند، اغلب در امتداد شمال غربی و جنوب شرقی قرار دارد و بلندترین قله آن "تیرکوه" با ارتفاع ۳۰۰۶ متر در شمال میمند واقع شده است. "گردکوه" که به علت گردی قله آن به این نام خوانده می شود در شمال غربی میمند واقع شده و ارتفاع آن ۲۹۵۰ متر است. کوه "لاخورین" با ارتفاع ۲۶۱۰ متر به طرف غرب کشیده شده است. دیگر کوههای اطراف میمند عبارتند از: پشت کوه با ۲۶۶۴ متر ارتفاع و کوه پاقلعه با ۲۷۶۶ متر ارتفاع که در سمت شرق روستا قرار دارد. کوههای مذکور دره میمند را به صورت تشتکی در آورده اند. جنس اغلب این کوهها از "توف" و "سنگهای آتش فشانی" بوده، دارای رسوبات و خاکهای آذرین می باشند که به وسیله جریانهای رودخانه ها از ارتفاعات شسته شده و با سنگهای رسوبی و آهکی در هم آمیخته و " کنگلومرای" منطقه را به وجود آورده اند. این مواد از سنگ نرمتر و قابل نفوذتر و از خاک معمولی مقاومتر می باشند و ذرات آنها ریز و به هم پیوسته اند. از نظر دورانهای زمین شناسی در این منطقه آبرفتهای اواخر دوران سوم و اوایل دوران چهارم و هم چنین رسوبات "پلیوسن" و آهکهای "کرتاسه" و سنگهای آذرین خروجی که جنس "آندیزیت" هستند دیده می شوند.


پوشش گیاهی

پوشش گیاهی

  • ۱ـ بوته ها و درختان خودرو: بوته ها و گیاهانی که در روستا به صورت غالب دیده می شوند عبارتند از: اسکنبیل، جاز، ترقو، کلور، کلاه میرحسن (گوده)، چمرز، تله و قمس (نوعی بادام کوهی بوته ای)، خارشتر، گون، مری امهر (نوعی بادام کوهی)، رخن، سرشو، کلخشک، نخود وحشی، زیره، آلاله، کلپوره، لیسو (تره وحشی)، ریواس، کاه کوتی، آویشن و درختانی چون پسته وحشی (بنه)، ارچن، کمیدون (نوعی پسته وحشی)، انجیر و ...
  • ۲ـ گیاهان و درختان کاشته شده: در روستا گیاهانی چون نخود، جو و گندم به صورت آبی و در مواردی نخود به صورت دیمی کشت می شود و در باغات درختانی چون بادام، گردو، انار، سنجد، زردآلو، آلو، نوعی گلابی به نام هرمو، انگور، بید، سپیدار و جودانه (نوعی سپیدار) به چشم می خورد.

تاریخ میمند

تاریخ میمند

بی شک روستای میمند یکی از باستانی ترین سکونت گاههای انسانی ایران و جهان است که از هزاره های پیش از ظهور اسلام تاکنون همچنان پابرجاست و به حیات خود ادامه می دهد. ظاهراً در کتاب تاریخ و جغرافیای قدیم ایران نامی از این روستا ذکر نشده است. البته ادعای محققان معدودی است که در چند دهه قبل از این روستا بازدید کرده و در مورد آن به تحقیق پرداخته اند و گرنه به دلایلی بررسی جامع پیرامون میمند و نحوه شکل گیری و سیر تطور تاریخ آن مسائل نامکشوفه فراوانی را پیش روی محققان رشته های مختلف علوم می گذارد که گشودن هر کدام از این دربهای بسته می تواند به روشن شدن تاریخ تمدن بشر در این گوشه عالم و حتی جهان کمکی به سزا و درخور نماید. گویا قدیمی ترین متنی که در کتاب تاریخی درباره ویژگی های معماری و فضا و کالبد میمند آمده است متعلق به نویسنده انگلیسی به نام ستوان پاتینگر می باشد که در سال ۱۸۱۰ میلادی در هنگام گذر از کرمان به فارس، از میمند گذر کرده و چند سطری از سفرنامه خود را به خانه های میمند اختصاص داده که در داخل کوه کنده شده اند. نویسنده فرانسوی دیگری به نام ارنست بروتن نیز در سال ۱۸۵۰ میلادی نوشته است: "کرمان شهریست که در دل کوه ساخته شده است" و می افزاید: "اهالی این شهر علی الهی هستند". در کتاب تاریخ کرمان نوشته احمد خان وزیری کرمانی و تصحیح دکتر باستانی پاریزی، آنچه در کتب تاریخی قدیم درباره میمند آمده گردآوری شده است. این مطالب همگی بر وجود و حضور میمند کرمان در زمان ظهور اسلام و تسلط اعراب بر ایران و بعد از آن حکایت دارد. اما از ویژگیهای معماری خانه و کوچه ها و مردم میمند ذکری به میان نیامده است. اغلب صاحب نظرانی که به بررسی تاریخ پیدایش میمند پرداخته اند تقریباً بر این نکته اتفاق نظر دارند که هسته های اولیه روستای میمند در زمانی که ساکنین فلات ایران هنوز مردگان خود را در زمین دفن نمی کردند حفاری شده و هدف از انتخاب این محل تدارک جایگاهی برای نگهداری مردگان بوده است و این اعتقادات مربوط به مردمانیست که آیین مهرپرستی داشته اند.(این آیین با آریاییها به ایران آمده است). گفتنی است که نگهداری مردگان در دخمه ها و غارهای کوهستانی از اعتقادات آیین مهرپرستی است. مهرپرستی در ایران قبل از ظهور زرتشت رواج داشته و تا مدتها پس از ظهور وی نیز ادامه داشته است. اما نکته ای که به جاست به آن اشاره شود این است که بر اساس دانسته های تاریخی ظهور زرتشت حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ سال قبل از میلاد مسیح بوده و بنا بر این آیین مهر پرستی نیز باید از حدود هزاره دوم قبل از میلاد تا ۵۰۰ الی ۶۰۰ سال قبل از میلاد مسیح در ایران رواج یافته باشد.

اما برابر نظریه ای که توسط آقای دکتر رکن الدین همایون فرخ استاد دانشگاه تهران ارائه شده است تاریخ تولد زرتشت توسط مورخین صهیونیست متعددا از حدود 6000 سال قبل از میلاد مسیح به 600 الی 700 سال قبل از میلاد مسیح تغییر داده شده است. ایشان در این باره مدارک و اسناد معتبری ارائه داده اند که جزو اسناد رسمی یونسکو ثبت شده و دانشگاههای معتبر ایالات متحده آمریکا نیز بر صحت این اسناد اعتراف دارند. چنانچه این قول اخیر پذیرفته انگاشته شود اظهار نظر بعضی از محققان مبنی بر آنکه روستای میمند قدمتی بیش از ده هزار سال دارد چندان دور از واقعیت به نظر نمی رسد. زیرا به این ترتیب تاریخ ظهور آیین مهر پرستی به پیش از ظهور زرتشت و بالطبع قبل از  ۶۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح باز می گردد. اما در هر دو حال (چه بر اساس دانسته های تاریخی قبلی و چه بر اساس ادعای دکتر همایون فرخ) اولین حجره های حفاری شده در میمند برای نگهداری اجساد مردگان تدارک شده است. البته چه بسا که قبل از دخالت بشر حفره یا دخمه هایی نیز به صورت طبیعی در دیوارهای دره ای که محل استقرار فعلی میمند را تشکیل می دهند وجود داشته اما ترجیحا حفره های دیگری چه برای همان منظور اولیه یا کاربری بعدی(سکونتگاه انسانی) به آنها اضافه شده است. آنچه از شواهد امر بر می آید و غالب محققین به آن اشاره دارند آن است که این حفره های احداث شده در کوه از ابتدا برای سکونت پیش بینی و تدارک نشده است. اما در زمانی که چندان مکشوف نیست به مناسبتی گروهی از مردم این محل را برای سکونت انتخاب کرده اند. شاید از ابتدا نیز به این محل به عنوان یک سکونت گاه دائمی نمی اندیشیدند. لیکن به تدریج با پیش آمدن شرایط سخت تر یا شناخت مزیتهای احتمالی منطقه یا هر علت دیگری میمند به عنوان یک سکونت گاه انسانی شکل یافته است. می توان چنین تصور کرد که سرمای بی هنگام و طولانی مدت، کوچروانی را که بر اساس قاعده طبیعی در فصول سال در مراتع وسیع و سرسبز اطراف میمند به چرای دام خود اشتغال داشته اند ناگزیر به سکونت چند ماهه ای در این مکان که دره ای بسته در شکاف کوهپایه است که هم از نظر مصونیت از بادهای شدید کوهستانی و هم از بابت هجوم راهزنان نقطه ای امن بوده است کشانده باشد وجود چشمه سارهای کوچکی که از دامنه تپه ها جریان می یابد و هم چنین دسترسی به غرفه های سرپوشیده ای تماما امکان پناه دادن حیوانات و انسان را فراهم می آورده است احتمالا میمند را به عنوان سکونت گاه فصلی در آورده باشد

نوشته های ریچارد فرای دانشمند آمریکایی به نظریه ای که قبلاً اشاره شد قوت بیشتری می بخشد. وی می نویسد: "...در زمان اشکانیان بخش جنوبی کرمان از آن فارس بود و در مشرق و جنوب آن قبیله های مستقلی به هر سو کوچ می کردند این قبیله ها که هنوز در زمان اشکانیان کاملاً جا نیافته بودند و در اواخر دوره اشکانیان و اوایل دوره ساسانیان نقاط خوش آب و هوا در نواحی کرمان را برای سکونت انتخاب نمودند و هر قبیله ای در محلی استوار شده است، بابک پدر اردشیر فرمانروایی چندین قبیله را داشت و در اواخر سلسله اشکانیان در قسمتی از فارس و کرمان حکم می راند".  اما بر اساس نوشته های آربری هانری ماسه نمی توان تصور کرد که یکی از همین قبایل مذکور بنا به اضطرار در قبور باقی مانده از زمان مهرپرستان سکونت گزیده باشند، زیرا:

  • ۱ـ زمان اشکانیان و ساسانیان احتمالاً هنوز آیین مهرپرستی در ایران رواج داشته است.(بر اساس دانسته های قبلی نه نظریه دکتر همایون فرخ)
  • ۲ـ در صورتیکه تصور کنیم در اواخر دوره اشکانی و اوایل دوره ساسانی، آیین مهرپرستی در نواحی جنوبی و شرقی کرمان منسوخ شده باشد، به این نتیجه می رسیم که ساکنین این منطقه از فلات ایران آیین زرتشتی داشته اند.

در این صورت علیرغم آنکه مهر در آیین زرتشت از مرتبه خدایی تا در حد یکی از فرشتگان مقرب اهور مزدا و نگهبان عهد و پیمانها تنزیل یافته بود مع هذا هنوز در نزد زرتشتیان مورد پرستش و احترام بود. لذا پیروان مذهب مهرپرستی و آرامگاهها و معابد و پرستش گاههای آنها نیز مصون و محفوظ بوده است. بنابر این به نظر می رسد که ساکنین زنده حجره ها و حفره های درون میمند قبل از ظهور اسلام و استیلای اعراب در میمند ساکن شده باشند. محتمل است در یکی از حملات اعراب برای فتح مناطق کوهستانی غرب کرمان(از راه فارس)، قبیله ای از قبایل کوچ رو برای اختفای خود به شکاف این دره و حجره های نگهداری مردگان پناه برده و در اولین اقدام اجساد مردگان و اشیای آنها را معدوم کرده باشند. از آنجا که در اطراف حجره های یاد شده خاک وجود ندارد تا امکان محفوظ داشتن بقایای اجساد و اشیاء همراه آنها فراهم آید، بقایای مذکور به سرعت در جریان آزاد هوا و تحت تاثیر عوامل جوی محل قرار گرفته و از بین رفته اند. به احتمال زیاد این نظریه به واقعیت نزدیک است زیرا:

  • ۱ـ اهالی میمند عموماً دارای موهای قهوه ای و چشمانی روشن هستند و این ویژگی در میان مردانی که ریش بور یا بلوطی دارند با وضوح بیشتری به چشم می خورد.
  • ۲ـ در روستای میمند بر خلاف اغلب مناطق کشور آثار هیچ گونه امامزاده ای وجود ندارد.
  • ۳ـ معروف است که تاکنون هیچ سیدی در میمند سکونت نداشته است.
اما در طول تاریخ بعد از اسلام هم میمند دارای ارج و اعتباری هم پایه شهری آباد بر سر راه کرمان به اصفهان بوده است. روستای صخره ای میمند از آنجا که از نظر دفاعی قلعه ای مستحکم است و به خاطر موقعیت استراتژیکی که از آن برخوردار است، غالباً قبایل شکست خورده کرمان به این منطقه پناه می آوردند تا از دست دشمنان در امان باشند

آسیابهای میمند

آسیابهای میمند

همانطور که قبلاً گفته شد در حوزه میمند سه رودخانه فصلی وجود دارد، رودخانه مورنگ در جبهه شرقی میمند بر رودخانه لاخیس در جنوب میمند به هم پیوسته و رودخانه میمند را که به سمت جنوب می رود تشکیل می دهند، آثار و بقایای تعدادی آسیابهای آبی در حاشیه رودخانه(اغلب در حاشیه رودخانه مورنگ) به چشم می خورد. عملکرد این آسیابها بسته به میزان ریزش باران و جریان آب رودخانه ها در چهار ماه از سال بوده است. آثار و بقایای هفت آسیاب در حاشیه رودخانه به چشم می خورد که تعداد نسبتاً زیاد آنها به منظور جوابگو بودن به جمعیت ساکن گذشته در این منطقه بوده است. و این که اگر یکی از آنها از کار افتاد دیگری بتواند نیاز مردم را برآورده کند. آب آسیابها از طریق یک کانال از رودخانه به تنوره مدوری به قطر حدود دو متر و عمق هشت متر انتقال داده می شده است. این تنوره از قطعات سنگ و ملات ساروج ساخته شده است. در قسمت زیرین معمولاً یک اتاق قرار داشته که سنگ آسیاب در آن نصب گردیده بوده است. آسیابهای حوزه میمند عبارتند از:

  • آسیاب مورنگ ـ واقع در حاشیه رودخانه مورنگ
  • آسیاب رزملک ـ واقع در حاشیه رودخانه مورنگ
  • آسیاب گدا(کهن مور) ـ واقع در حاشیه رودخانه مورنگ و جنوب محله کهن مور
  • آسیاب رضا ـ واقع در حاشیه شرقی رودخانه میمند
  • آسیاب علی مهدی
  • آسیاب چیل احمدی
  • آسیاب پیش تل ریگ(علی بادی)
  • آسیاب یوسف  

اماکن عمومی میمند

اماکن عمومی میمند/ مدرسه صخره ای

مدرسهْ قدیم روستا که اکنون به عنوان پایگاه میراث فرهنگی مورد استفاده قرار می گیرد، به همان شیوه و طرح واحدهای مسکونی ساخته شده است. با این تفاوت که عرض و عمق کیچه و مسیر ورودی آن بیشتر از واحدهای مسکونی است و در آن پنج کلاس حفر گردیده است. کلاسی که در امتداد محور اصلی کیچه قرار گرفته، از سایر کلاسها بزرگتر است. به طور کلی هر چه از لبهْ شیب ابتدای کیچه به عمق آن وارد میشویم ابعاد کلاسها بزرگتر میشود. این مسئله ثابت میکند که حفاران میمندی به این باور سازه أی رسیده بوده اند که هر چه سقف با توجه به شیب ضخیمتر باشد، امکان وسعت دادن به فضای زیر سقف بیشتر است. از آنجایی که این فضا اختصاصاْ برای مدرسه احداث از گسترش یک خانه یا تلفیق یک خانهْ بزرگ با چند خانهْ کوچک درست شده است. طول کیچهْ مدرسه در حدود 18 متر و عرض آن از ابتدا تا انتهای کیچه از ۵/1 تا 6 متر متغیر است. ارتفاع کیچه در انتها که به ایوانی نیمه باز ختم میشود به 3/3 متر میرسد. پس از طی نمودن ۵/8 متر از ابتدای کیچه ، فضایی در سمت راست کنده شده است به ابعاد تقریبی 10/2×43/3 متر مربع و ارتفاع تقریبی 2 متر که از آن به عنوان دفتر مدرسه استفاده میشده است. روبروی این دفتر در سمت چپ کیچه، کلاسی به ابعاد تقریبی ۵/3×2۵/2 متر مربع و ارتفاع حدود 2 متر ایجاد شده است. در زیر ایوان انتهایی کیچه که ابعاد آن در حدود 6×60/3 متر مربع و ارتفاع آن به 30/3 متر میرسد، در سه جانب آن سه کلاس درس ایجاد شده است که ابعاد کلاس سمت راست ایوان تقریباً ۵/2×4مترمربع و کلاس سمت چپ ایوان 40/3×40/4 متر مربع میباشد و کلاس انتهایی ایوان که تا حدودی نظم هندسی به خود گرفته و به مربع نزدیک شده است دارای ابعادی در حدود 40/۵×40/5 متر مربع بوده و در انتهای کلاس طاقچه ای به عمق 7۵ سانتیمتر در ارتفاع یک متری از زمین و به طول 40/۵ متر ایجاد شده است که تختهْ سیاه در آن قرار میگرفته است. این کلاس در حال حاضر دارای دو ورودی به عرض 20/1و13/1 متر میباشد و در دیواره های طرفین ورودی هر کدام 3 طاقچه به عمق متوسط 45 سانتیمتر و عرض از 0۵/1 تا 20/1 متر و ارتفاع به طور متوسط 90 سانتیمتر در ارتفاع یک متری ازسطح  زمین قرار دارند. در جلوی کیچه، برای مدرسه حیاتی به وسیلهْ دیوار سنگ چین ایجاد شده است. سطح این حیاط در حدود ۵ متر بالاتر از جادهْ اصلی روستا قرار دارد و در وسط آن یک تک درخت به نام محلی "تایی" به چشم میخورد.


یکشنبه پنجم خرداد 1387

اماکن عمومی میمند/ حمام صخره ای

حمام قدیمی روستا همچون سایر اجزای معماری صخره ای چون در دل کوه کنده شده است، از نقطه نظر تاریخ، هنر، معماری و باستانشناسی شایان توجه و در خور اهمیت است. این حمام که در نوع خود بی نظیر بوده در زیر گذرگاه اصلی روستا (در اوائل مسیر) و در کنار رودخانهْ مرکزی روستا (رودخانه لاخیس) قرار دارد. جهت ورودی آن به سمت غرب (رو به رودخانه ) است. برای ایجاد این حمام که مساحتی در حدود 120 مترمربع دارد، ابتدا دو سالن یا اتاق بزرگ در کوه تراشیده اند و در مراحل بعدی با برپایی دیوارهایی، از سنگ لاشه و ملات ساروج قسمتهای مختلف حمام از جمله: راهرو ، رختکن ، گرمخانه ، خزینه و بالاخره محلی جهت نظافت را ایجاد کرده اند. حمام از سه قسمت تشکیل شده که هر کدام فضاهای مشخص و مستقلی از یکدیگرند .این فضاها عبارتند از:

فضای ورودی

فضای سربینه ( رخت کن)

فضای گرمخانه (صحن حمام)

درب ورودی حمام چوبی بوده و در قسمت غربی آن قرار گرفته است و با یک دالانی به ابعاد متوسط 2×80/4 متر مربع از قسمت شمال شرقی آن به قسمت رخت کن منتهی میگردد. پلان ورودی حمام تقریباً ذوزنقه ای شکل بوده و ارتفاع کف تا سقف آن به 90/1 متر میرسد. رختکن متشکل از سه ایوانچه است که نسبت به کف رختکن حدود 1۵ سانتیمتر بالاتر قرار گرفته اند. عمق این ایوانچه ها متفاوت بوده و از 80 سانتیمتر تا ۵/1 متر را شامل میشود. در وسط رختکن حوضی مدور به عنوان پاشویه با مصالح سنگ و ساروج، به قطر 20/1 متر و به ارتفاع 30 سانتیمتر ساخته شده است. از رختکن حمام با پشت سر گذاشتن ورودی واقع در ضلع شمالی آن به فضایی بزرگتر میرسیم که همان صحن حمام میباشد. حد فاصل بین رختکن و صحن حمام را دیواری که قسمتی از آن به صورت سنگ چین و قسمتی دیگر به صورت تراشیده شده از صخره می باشد، از هم جدا میکند. خزینه حمام را با چیدن دیواره ای سنگی در ضلع غربی گرمخانه ایجاد کرده اند. برای رفتن به داخل خزینه پله ای تعبیه شده که بالای آن طاقی کوچک و هلالی شکل با سنگ و ساروج قرار گرفته است. در گوشه غربی خزینه یک دیگ مسی قرار داده شده است که آب خزینه را با حرارتی که از زیر آن و از طرف تون حمام میرسیده، گرم میکرده است. همچنین در کنار خزینه ( قسمت جنوبی بعد از خزینه )  فضای باریک و کوچکی جهت نظافت و تمیز کردن در نظر گرفته شده است. در قسمت شمالی بعد از خزینه در یک گوشهْ دنج حوضچه ای به صورت پله کانی و مربع شکل به طول ضلع 30/1 متر و به عمق 70 سانتیمتر در داخل صخره حفر گردیده است. از این حوضچه جهت برداشت آب با ظرف و شستشوی بدن قبل از رفتن به خزینه استفاده می شده است. حجاران میمندی جهت تاْمین نور و روشنائی داخل حمام روزنه ای در سقف گرمخانه بوجود آورده اند و با نصب سنگ شفاف مرمری در محل روزنه، نور از خارج به داخل حمام پخش می شده است. دو عدد از این نورگیرها در حمام میمند وجود دارد که یکی از آنها روی صحن اصلی و دیگری روی دیوارهْ شمالی خزینه بین خزینه و حوضچهْ شمالی بعد از خزینه قرار گرفته اند. هرچند متاسفانه سنگ مرمر اصلی که کار نور پردازی را انجام می داده است اخیراً به سرقت رفته است. قسمتی از کف حمام با ملات ساروج و قسمتی دیگر با سنگ، فرش شده است. جهت استفاده از حمام آنطور که اهالی میگویند معمولاً تا ساعت 9 صبح، حمام مردانه و بعد از آن زنانه بوده است. متاْسفانه حمام فاقد هر گونه مدرک و کتیبه ای است که وضعیت بنا را مشخص کند. هر چند این حمام از نظر نقشه و پلان شبیه حمامهای دورهْ صفویه است ولی سالخوردگان میمندی معتقدند که "حاج عابدین "نامی که از ملاکین روستا بوده ، در حدود 200 سال پیش این حمام را ساخته است. قابل ذکر است که حمام قدیم تا حدود 30 سال قبل دایر بوده است. در سالهای اخیر تعدادی ساختمان و تاْ سیسات دولتی از جمله حمام بهداشتی در روستای میمند ساخته شده که با احداث این حمام دیگر از حمام قدیمی استفاده نمی شود .


چهارشنبه یکم خرداد 1387

اماکن عمومی میمند/حسینیه صخره ای

حسینیه میمند دروسط روستا و کمی بالاتر از مسجد در درهْ مرکزی میمند قرار گرفته است. حسینیه دارای سه ایوانچهْ الحاقی با طاق گهواره ای آجری میباشد که در انتهای این سه ایوانچه سه ورودی به حسینیه قرار گرفته است. از این سه ورودی، دو تای آن مخصوص ورود آقایان و یکی از آن که در سمت چپ واقع شده است مخصوص خانمها می باشد. در ایوانچهْ ورودی سمت راست، ورودی دیگری نیز وجود دارد که به انبار حسینیه راه دارد. شکل هندسی حسینیه کاملاً آزاد و بی نظم است. این بی نظمی هندسی در تمام فضاهای کنده شدهْ میمند وجود دارد. فضای اصلی حسینیه مساحتی بالغ بر 200 متر مربع دارد که جهت تقویت و ایستائی بنا، چهار ستون قطور تقریباً مربع مستطیل شکل با گوشه های منحنی و با اندازه های مختلف از جنس صخرهْ جداره ها تراشیده شده است. ارتفاع این ستونها از 2 الی 17/2 متر متغیر است. در قسمت جنوبی داخل حسینیه و چسبیده به انباری کنار ورودی  آقایان صفه أی قرار دارد که از آن به عنوان چایخانه استفاده میشود. در حال حاضر از داخل این صفهْ چایخانه دربی به داخل انباری باز نموده اند. بخش زنانه و مردانه تقریباً به نسبت دو به سه با پارچه أی سیاه رنگ از یکدیگر جدا شده اند. ارتفاع سقف حسینیه در قسمتهای مختلف آن متفاوت است. به نحوی که ارتفاع در برخی نقاط 80/1 متر و در برخی دیگر به 30/2 متر میرسد. در گذشته یک منبر صخره أی چسبیده به زمین و متکی به اولین ستون کنار ورودی وسط حسینیه وجود داشته است که اخیراً آن را تراشیده و به جای آن منبری چوبی قرار داده اند. بنا به گفتهْ آقای شیخ محمود مدیح المکتبی، با توجه به افزایش جمعیت روستا و کوچک بودن فضای داخلی حسینیه، حدود 20 سال پیش خانهْ ضلع شمالی متصل به حسینیه (قسمت مربوط به خانمها ) را خریداری کرده و با تراشیدن و برداشتن دیوار خانه، آنرا به حسینیه ملحق نموده اند.  حسینیه میمند مانند سایر فضاهای صخره أی آن هیچ گونه تزئین و اندودی ندارد و به علت فقدان کتیبه و یا اثر و مدرکی که بتواند بانی و قدمت قدمت آنرا مشخص نماید، وضعیت آن در هاله أی از ابهام باقی مانده است. از این حسینیه در ایام محرم و جهت برگزاری مراسمهای سخنرانی وعزاداری ابا عبدالله الحسین استفاده می شود .


جمعه بیستم اردیبهشت 1387

اماکن عمومی میمند/مسجد صخره ای

                              

مسجد روستای میمند بنایی است صخره أی که به احتمال قوی مولود تغییراتی است که در یک واحد مسکونی صخره أی داده شده یا از ترکیب دو یا چند واحد صخره أی هم جوار بوجود آمده است. این مسجد در ابتدای دره مرکزی و مشرف به رودخانه لاخیس قرار گرفته است. وسعت مسجد در حدود 120 متر مربع بوده و شکل هندسی آن مدور اما نامنظم و آزاد است. بعد از عبور از راهرویی به طول 80/8 متر و پهنای حد اقل ۵/1 متر به صحن مسجد میرسیم ، کف این راهرو با موزائیک فرش شده که هیچ گونه همخوانی با کف داخل مسجد ندارد.

    ورودی مسجد که متشکل از ایوانی است با سقف بیضی شکل و رو به سمت جنوب غربی که 70/2 متر پهنا و 70/1 متر ارتفاع دارد. سقف مسجد بر روی سه ستون استوار است که جنس ستونها از جنس صخره می باشد و ارتفاع آنها در حدود دو متر است .ظاهراً در محل قرار گرفتن ستون چهارم قطعه سنگی از سقف جدا شده که به علت نداشتن کارایی چندان در ایستایی آن ، ستون یاد شده برداشته شده است .

   محراب مسجد در داخل صخره کنده شده و ابعاد آن 1/1×1 متر مربع می باشد. حجاران میمندی که آثار و نشانه های کلنگ آنان بر در و دیوار ها و سقف مسجد هنوز به خوبی نمایان است در مسجد طاقچه ها، محراب و منبر سنگی ایجاد کرده اند. علاوه بر این در طرفین ورودی مسجد در داخل دیوار ، طاقچه هایی مخصوص قرار دادن کفش به وجود آورده اند. 

مسجد فاقد کتیبه و یا هر نوع اطلاعاتی است که دربرگیرنده وضعیت، قدمت و بانی بنا باشد. سالخوردگان محل بر این باورند که بانی مسجد "حاج محمد مسیحا " جد مادری شیخ محمود مدیح المکتبی روحانی فعلی روستا است. وی از اهالی میمند بوده که سفری به مکه معظمه داشته و مدت هفت سال در آنجا به تجارت مشغول بوده و در بازگشت از این سفر است که با پول بجا مانده از یکی از اعراب ساکن مکه که با او دوستی و الفتی داشته است و بنا به وصیت نامبرده که می بایست صرف کارهای خیریه و عام المنفعه شود ، شروع به ساخت این مسجد می نماید.

         آقای شیخ محمود مدیح المکتبی روحانی سالخورده میمند به استناد ابیات ذیل و بر اساس محاسبهْ کلمهْ "مرغ" به حروف ابجد ساخت و اتمام مسجد را 1240 ه ـ ق میداند:

           نشست چو مرغ سعادت  بر سربانی                   کنـده  است  مکان سجـــود ربانی

           نـــوشتـه  نـاظم عاقل بـرای تاریخـش                   به ابجد آمده مرغ ارحساب میدانی

 


دوشنبه یکم مرداد 1386

مسجد میمند

مسجد میمند که در وسط روستا قرار دارد نیز به شکل کیچه است. بنای آن را به جد شیخ محمود مدیح المکتبی "حاج محمد مسیحا" نسبت می دهند. او پس از بازگشت از حج، این مسجد دستکند را به وجود آورده و وقف نموده است. سال ساخت مسجد ۱۲۴۰ هجری قمری می باشد.(سال مرغ ـ بر اساس حروف ابجد تنظیم شده). فضای مسجد با سه ستون از کمر(کوه) تراشیده شده، درست شده، که به وسیله پرده ای بخش زنانه و مردانه مجزا می شود. محراب و سکوی آن نیز از کمر تراشیده شده است. هم چنین جا کفشی هایی در دیوارها و در دو سوی از کمر تراشیده شده است. مساحت مسجد حدود ۱۲۰ متر مربع است.

((برگرفته از کتاب: میمند، شاهکار جاودان ـ کبری ابراهیمی))

اقتصـــــاد میمند

اقتصـــــاد میمند

اقتصاد روستای میمند بر دو محور دامداری و کشاورزی می چرخد. وجود مراتع وسیع در کوهستانهای اطراف میمند امکان چرای طبیعی دام را در ۹ ماه از سال فراهم می سازد. تعداد دام هر خانوار که مرکب از گوسفند و بز بوده متغیر است اما تقریباً هیچ خانواده ای را نمی توان یافت که چند راس دام نداشته باشد. معروف است سابقاً کسانی در روستا زندگی می کرده اند که نزدیک به یک هزار راس دام داشته اند. علاوه بر دامداری روستاییان میمندی در کنار چشمه سارهای کوهستانی روستا باغاتی را ایجاد کرده اند که در آنها غلاتی چون: نخود، لوبیا، جو و گندم در زمینهایی که به صورت پله ای در دامنه های تپه ها ایجاد نموده اند کشت می کنند. همچنین در باغات درختان میوه فراوانی از جمله: گردو، بادام، گلابی، انگور، زردآلو، آلو و ... به چشم می خورد. در طول دوره تابستان علاوه بر برداشت محصول و میوه از این باغات از برگ درختان جهت پروار کردن گوسفندان استفاده می شود که این گوسفندان گوشت اهالی را در طول دوره زمستان فراهم می کند. مانند اکثر روستاهای کشور، زنان میمندی در ساعات فراغت خود به قالی بافی اشتغال می ورزیده اند. امروزه از قالیچه های معروف میمندی تنها نام و نشانی باقی مانده است. زیرا زنان باقیمانده در میمند آنچنان مسن هستند که توانایی جسمانی چنین کار سنگینی را ندارند. به خصوص آنکه دارهای قالی بافی در میمند برخلاف اکثر نقاط کشور ایستاده نیستند بلکه به صورت افقی و موازی سطح زمین قرار دارند. اما تصور اینکه در طول روزها و یا شبهای سرد زمستان که زنان روستایی فرصت بیشتر برای قالی بافی داشته اند، تا چند سال قبل که وسیله روشنایی روستاییان حداکثر محدود به چراغهای کم نور نفت سوز بوده است. قالی بافی در محیطی بسته و بدون هرگونه نورگیری از خارج بوده است و این شاید قابل باور نباشد که قالیچه های اختصاصی میمند یکی از زیباترین و پرکارترین قالیچه هاست. درآمد ناشی از فروش قالیچه های دست باف میمندی علاوه بر درآمد دامداری می توانسته است زندگی حداقل مناسبی را برای خانوار میمندی تامین کند. مبادله محصولات دامی در مقابل گندم و جو و غلات و علوفه با روستاها و شهرهای دیگر اقتصاد سنتی خانوارهای ساکن میمند را پایه ریزی کرده است.        

قدمت میمند

قدمت میمند

درباره قدمت این روستا اظهار نظرهای زیادی شده است. براساس یک نظریه، با توجه به مستندسازی سنگ نگاره های 8 کیلومتری جنوب میمند که در بیشتر آنها نقش شکار دیده می شود و حدود  سال پیش از سوی یک هیات فرانسوی انجام شده، قدمت این روستا  هزار سال تخمین زده شده است. لورواگوران(باستان شناس ایتالیایی) با توجه به سنگ نگاره های یافت شده، قدمتی حدود دوازده هزار سال برای تمدن میمند پیش بینی کرده است. مرتضی فرهادی(باستان شناس) درباره سنگ نگاره های یافت شده چنین می گوید: شواهد اینگونه است که خالی بودن صحنه های نقاشیها از مناظری چون: شیردوشی، لباس چوپانی، آغل گوسفندان و درصد بسیار کم حیوانات اهلی و ... و در عوض وجود صحنه های شکار و خالی بودن اغلب قریب به اتفاق این صحنه ها از هرگونه ساختمان و ابزار تولید و ... نشانگر پیوند نگارگران با زندگی شکارگری بوده است. وی علت حضور این نگاره ها در میمند را وجود شکارگاه، آبشخور، آبگاه و گدارگاه(محل عبور و تردد شکار) در این مناطق می داند.  

میمند در گذر تاریخ

میمند در گذر تاریخ/ رشادتهای سپاهیان میمند

«بطوریکه از سالخوردگان شنیده شده ، مراد نامی از فارس باقبیله خود به شهربابک می آید. چون منطقه میمند را مکانی مناسب می بیند در آنجا سکنا می گزیند . وی پسری داشته بنام کربلایی ابراهیم که او را نیز 3 پسر بوده به نامهای کربلایی علی ـ زین الدین ـ عبدالله ( یا به زبان خود میمندیها عبدل ) که از هر سه نفر آنها سه فامیل نسبتا بزرگ و پر جمعیت در شهرستان بجای مانده است . از کربلایی علی فامیل ( حاج محمود ) که از اولاد محمود پسر کربلایی علی و از زین الدین فامیل ( زین الدینی ) و از عبدالله فامیل ( عبدلی ) که اغلب در روستای مسینان شهربابک ساکن هستند . از همه پسران کربلایی ابراهیم با قدرت تر همان کربلایی علی بوده که ضمن اینکه اندوخته و ثروت زیادی داشته کلانتری میمند را نیز عهده دار بوده است و در اواخر سلطنت صفویه و هنگام هجوم افاغنه به ایران و در زمان حکومت میرزا محمد علی بزرگ در شهربابک می زیسته و پنج پسر به ترتیب سن به اسامی: 1ـ محمود 2ـ محمد حسین 3ـ نورالدین ۴ـ عوض ۵ـ محمد داشته است . در زمان حکومت میرزا علی بزرگ ، محمود پسر بزرگ کربلایی علی میمندی چند مشک ماست را از طرف پدرش که کد خدای میمند بوده برای دارالحکومه هدیه می آورد . هنگامی که هدیه را می دهد اظهار میدارد که ماستهای ما را خالی کنید و مشکهای ما را پس بدهید اما دارالحکومه می گویند که ما مشک خالی نداریم و اگر می خواهید ماست هدیه کنید بایستی با مشک هدیه کنید و ما نمی توانیم مشکها را پس بدهیم. این گفته دارالحکومه و بی اعتنایی آنها نسبت به درخواست محمود باعث خشم محمود میگردد و وی از عصبانیت ماستها را در سردر دارالحکومه خالی می کند و مشکها را با خود می برد. این  عمل محمود هم باعث خشم و کینه میرزا محمد علی می گردد. در نتیجه طرفین منتظر فرصتی بودند که عمل یکدیگر را تلافی کنند. این زمان مقارن بود با روی کار آمدن نادر شاه افشار در ایران . نادر شاه برای مبارزه و اخراج بیگانگان از ایران از تمام نقاط ایران منجمله شهربابک سرباز طلب نمود . تعداد سربازی که از شهربابک در خواست شده بود صد نفر بوده که دو نفر بارتبه نایبی بر این عده سمت فرماندهی داشتند . میرزا محمد علی کلیه کلانتران و کدخدایان قصبات و دهستانهای شهر را احضار کرده و فرمان فرمانده عالی کشور را به استحضار آنها می رساند و اجرای حکم و سرباز دادن را از هر یک به سهم خویش درخواست می نماید. و چون درصدد انتقام جویی از محمود بود ۵۰ نفر از 100 نفر سرباز را سهم نمایندهْ میمندی ها که همان محمود بود گذاشت و ۵۰ نفرباقی مانده را ازسایرقصبات و دهستانهای شهربابک طلب نمود . محمود چون می فهمد که این امر میرزا محمد علی از روی غرض است عصبانی میشود و میگوید عدالت را رعایت نمیکنید؟ و از میمند که یک روستاست ۵۰ نفر و از سایر نقاط نیز۵۰  نفر انتخاب کرده اید. یا بایستی هر100 نفر از میمند آن هم به انتخاب من باشند و یا به نسبت عادلانه تری انتخاب نیرو صورت گیرد. چون میرزا محمد علی از وجود محمود در شهربابک هراس داشته و همچنین نسبت به او کنیه داشته با خود می گوید که بهترین فرصت است تا از شر محمود رهایی یابیم (زیرا فکر میکرده محمود زنده بر نخواهد گشت) لذا با پیشنهاد محمود موافقت می نماید که هر صد نفر از میمند باشند و فرماندهی آنها هم به عهده خود محمود باشد . به این ترتیب محمود و برادرش محمدحسین با  100 نفر سپاهی و با درجهْ نایبی وارد سپاه نادر شدند. هنگامی که سپاه نادر قلعه کلات که مقر اشرار بود را محاصره می کند و محاصره آن چند وقت بطول می انجامد به سران لشکر خود خطاب میکند که آیا در بین شما کسی هست که قلعه را بگشاید و جایزه بگیرد . محمود میگوید من حاضرم به شرطی که انتخاب افراد با خودم باشد . نادر هم می پذیرد. از اینرو محمود 30 نفر از ورزیده ترین بستگان خود  را از بین 100 نفر همراهی خود انتخاب می کند . مسافتی به قلعه مانده لشکر نادر متوقف شده و محمود با همان 30 نفر نیرو به نزدیک قلعه میرود . دیده بان قلعه مشاهده میکند که عدهْ قلیلی نزدیک قلعه مستقر شده اند و بعضی از آنها به دوختن گیوه های خود مشغولند . لذا به رئیس یاغیان گزارش میدهد که لشکر عظیم نادرشاه از تسخیر قلعه عاجز مانده و رفته اند و هم اکنون چند نفر پینه دوز را فرستاده . فرمانده یاغیان گفت به مراقبت آنها بروید و با دقت عملیات آنها را زیر نظر بگیرید . دیده بانان رفته و برگشتند و گفتند کفش دوزی هم نمی دانند زیرا با درفش کفش را سوراخ می کنند آنگاه درفش را زمین گذاشته و سوزن را بجای آن فرو میکنند  و به این طریق کفشهای خود را می دوزند . رئیس یاغیها می گوید اینها گیوه دوز نیستند بلکه از عشایر هستند . پس از چند روز توقف و بررسی اطراف قلعه ، شب هنگام از سرکه هائیکه همراه داشتند بر دیوار قلعه که از خشت خام ساخته شده بود می ریزند تا خیس شود سپس میله های سر تیز آهن که قبلاً تهیه کرده بودند را بر دیوارها فرو برده و از این طریق نردبان ساخته و هر 30 نفر وارد قلعه میشوند . ساکنین قلعه چون مکان خود رامستحکم و عده دشمن را ضعیف و اندک حساب کرده بودند درهای قلعه را بسته و راحت وبدون واهمه أی خوابیده بودند. محمود هم به اتفاق همراهان دربهای قلعه را گشوده و با هیاهو و فریادهای متوالی که میمندیها آنرا ( قیه ) می نامند و زدن سنگ و چوب به در ودیوار قلعه رعب و وحشت در دل ساکنان قلعه ایجاد می کنند.  یاغیان مضطربانه همین که دربهای قلعه را باز دیدند بدون هیچ مقاومتی پا به فرار نهادند و اموالی که سالیان دراز چپاول کرده و در آن قلعه جمع آوری کرده بودند جا گذاشته  و متواری میشوند. همراهان محمود غنائم را جمع آوری و ضبط می کنند و خود محمود دخل و تصرفی در اموال نمی نماید . سپس بقیهْ سپاه به دستور محمود وارد قلعه می شوند و قاصدی نزد نادر می فرستند . چون خبر فتح قلعهْ کلات به نادر می رسد محمود را به اصفهان احضار میکند و هنگام ورودش او را تشویق شایانی می نماید و او را به درجه سلطانی مفتخر و حکم فرمانروایی شهربابک را به نام وی صادر و به شهربابک اعزام می دارد.  در زمان حکومت او تعدی کردن به رعایا تقلیل می یابد و کد خدایان بیش از مالیات مقرر از مردم نمی گرفتند . محمود با رفتن به حج به حاج محمود مشهور شده و اعقاب او به طایفه حاج محمودی مشهور شدند . از جمله آثاری که بنام وی برجای مانده است می توان به قنات محمود آباد و مزرعه أی بنام سلطان آباد که از قنات برخواه مشروب می شود اشاره کرد. حاج محمود جهت رفع اختلاف و کسب پشتیبانی ، با دختر میرزا احمد بزرگ که از سالاریهای خراسانی بوده وصلت می کند و رشته خویشاوندی بر قرار میسازد . از حاج محمود شش پسر به نامهای ابوالحسن خان ـ حاج علیرضا ـ حاج علی ـ آقا موسی ـ آقا محمد جعفر و آقا باقر سلطان به جای مانده که پسر ارشد او ( ابوالحسن خان ) بعد از پدر اداره امور شهربابک را بدست گرفت وی به وسیله آقا محمد خان قاجار که از راه شهربابک به کرمان جهت سرکوب لطف علی خان زند سفر می کرده کور می شود.»


میمند در گذر تاریخ/ گوشه ای از وقایع تاریخی که در میمند اتفاق افتاده

روستای صخره ای میمند چون از نظر دفاعی  مانند قلعه أی مستحکم است و بخاطر موقعیت استراتژیکی که از آن برخوردار است، قبایل شکست خورده جنگهای کرمان غالباً به این نقطهْ استراتژیک پناه می آورند تا از دست دشمنان در امان باشند. اما با همهْ شرایطی که میمند از آن برخوردار است، از گزند قتل و غارت قبایل بزرگ و مختلف بی نصیب نمانده است. آنچه را که در زیر می خوانید مطالبیست چند از کتاب تاریخ کرمان نوشته دکتر باستانی پاریزی راجع به میمند از قول کتب تاریخی و جغرافیایی قدیمی تر:

  • از قول معجم البلدان

             ((پس از آنکه ابن عاص به حکومت فارس دست یافت مجاشع بن مسعود سلمی را در تعقیب یزد گرد به کرمان فرستاد .لشکر مجاشع در میمند دچار شکست شده و پس از آمدن کمک از جانب ابن عاص موفق  به فتح سیرجان شده است. در تاریخ حدود 130 هجری حکمرانی میمند را شخصی بنام عیسی از خانواده خدیع کرمانی داشته است. در سنه 741 هجری حکومت آل مظفر در کرمان مسلط شد. قبل از فتح حدات نرماشیر بم توسط امیر مبارز الدین مظفر ، میمند و حوالی آن در دست اعراب بود. همینکه امیر مبارز الدین حدات نرماشیر وبم را فتح نمود به سوی رفسنجان تاخت ، اعراب از بیم حمله مبارزالدین مظفر رفسنجان و انار را تخلیه نمودند و عیال و اموال خود را به کوهستان راویز و میمند که میانه شهربابک و رفسنجان است بردند . امیر مبارزالدین میمند و راویز را از ید قدرت اعراب بیرون آورده و همچنین بزرگ آنان را شخصی به نان حسن فولاد بود کشت . بقایای لشکریان حسن فولاد به سمت هرات فرار میکنند . امیر مبارزالدین دستور میدهد که تا زنان و کودکان را رها نمایند تا به سمت فارس که وطن اصلی آنهاست بر گردند. در دوره گورکانیان کرمان تحت حکومت ابوسعید بهادر بود تا اینکه ابوسعید مغلوب حسن بیگ از طایفهْ آق یو نو نلو گردید . ( 873  ـ ق ) و حسن بیگ ، زینل بیگ پسر خود را به حکمرانی کرمان فرستاد. زینل بیگ در سال 874 سلطان حسین میرزا را به طرف میمند گسیل داشت و به دار الحکومه معاونت کرد ( 258 ـ ق ) زمان حکومت گنجعلی خان دوره رفاه و امنیت کرمان بود . ولی بعدها در سال 1133 هجری قمری محمود افغان به کرمان می تازد و بر حسب دستور پادشاه وقت ( لطفعلی خان ) یکی از سرداران خود بنام محمد قلی بیگ قزوینی را با سپاهیانش به کرمان فرستاد . وی از کفهْ نمک بین فارس و کرمان عبور نمود و وارد خیر آباد نمک که اولِ دهات سیرجان و میمند است گردیده ، ولی از محمود شکست خورد. پس از اینکه محمود افغان ، اصفهان را تصرف کرد و حکومت صفویه متلاشی گردید . یکی از بازماندگان صفویه بنام سید احمد خان در کرمان قیام میکند و سکه بنام خود می زند و یاغی می گردد ( در سنه1113 ). ولی محمد خان والی کرمان به اتفاق میرزا امیر بیگ طاهری و خواجه حکیم بیگ دوست آبادی و سرکردگان براکوه و سیرجان و شهربابک و سالارعسکر ملوک القطاع و اسماعیل بیگ و میرزا ابوالحسن نمی و خالد انقلی بیگ کرمانی و سایر سرکردگان مراجعه نموده و در شمال میمند با سید احمد خان صف به مصاف آراستند. در زمان نادر شاه افشار تمام سربازان منطقه شهربابک تحت فرماندهی یکنفر از اهالی میمند بنام محمود قرار میگیرد . که به علت تدبیر و لیاقتی که در گشودن یکی از قلعه های کوهستانی بخرج داده بود حکومت شهربابک به وی تفویض گردید و این حکومت تا دوره قاجاریه نیز ادامه داشت .))      



میمند در گذر تاریخ(از قول معجم البلدان)

پس از آنکه ابن عاص به حکومت فارس دست یافت مجاشع بن مسعود سلمی در تعقیب یزدگرد به کرمان فرستاد. لشگر مجاشع در میمند دچار شکست شده و پس از آمدن کمک از جانب ابن عاص موفق به فتح سیرجان شده است. در تاریخ حدود ۱۲۰ هجری حکمرانی میمند را شخصی به نام عیسی از خانواده خدیع کرمانی داشته است. در سال ۷۴۱ هجری حکومت آل مظفر در کرمان مسلط شد. قبل از فتح حدات نرماشیر بم توسط امیر مبارزالدین مظفر، میمند و حوالی آن در دست اعراب بود. همین که امیر مبارزالدین حدات نرماشیر و بم را فتح نمود و به سوی رفسنجان تاخت، اعراب از بیم حمله امیر مبارزالدین مظفر، رفسنجان و انار را تخلیه نمودند و عیال و اموال خود را به کوهستان راویز و میمند که میان شهربابک و رفسنجان است بردند. امیر مبارزالدین میمند و راویز را از ید قدرت اعراب بیرون آورده و همچنین بزرگ آنان را شخصی به نام حسن فولاد بود کشت. بقایای لشکر حسن فولاد به سمت هرات فرار می کنند. امیر مبارزالدین دستور می دهد که تا زنان و کودکان را رها نمایند تا به سمت فارس که وطن اصلی آنهاست برگردند. در دوره گورکانیان کرمان تحت حکومت ابوسعید بهدر بود تا اینکه ابوسعید مغلوب حسن بیک از طایفه آق قویونلو گردید(۸۷۲ هجری قمری). حسن بیگ، زینل بیگ پسر خود را به حکمرانی کرمان فرستاد. زینل بیگ در سال ۸۷۴ سلطان حسین میرزا را به طرف میمند گسیل داشت و به دارالحکومه معاونت کرد. زمان حکومت گنجعلی خان دوره رفاه و امنیت کرمان بود. ولی بعدها در سال ۱۱۳۳ هجری قمری محمود افغان به کرمان چیره شد. بر حسب دستور پادشاه وقت(لطفعلی خان) یکی از سرداران خود به نام محمد قلی بیگ قزوینی را با سپاهیانش به کرمان فرستاد. وی از کفه نمک بین فارس و کرمان عبور نمود ولی از محمود شکست خورد. پس از اینکه محمود افغان، اصفهان را تصرف کرد و حکومت صفویه متلاشی گردید. یکی از بازماندگان صفویه به نام سید احمد خان در کرمان قیام می کند و سکه به نام خود می زند و یاغی می گردد(در سنه ۱۱۱۲)، ولی محمد خان والی کرمان به اتفاق میرزا امیر بیگ طاهری و خواجه حکیم بیگ دوست آبادی و سرکردگان ابرکوه و سیرجان و شهربابک و سالار عسکر ملوک القطاع و اسماعیل بیگ میرزا ابوالحسن و خالد قلی بیگ کرمانی و سایر سرکردگان مراجعه نموده و در شمال میمند با سید احمد خان صف به مصاف آراستند. در زمان نادر شاه افشار تمام سربازان منطقه شهربابک تحت فرماندهی یک نفر از اهالی میمند به نام محمود قرار می گیرد. که به علت تدبر و لیاقتی که در گشودن یکی از قلعه های کوهستانی به خرج داده بود حکومت شهربابک به وی تفویض گردید و این حکومت تا دوره قاجاریه نیز ادامه داشت. از حاج محمود شش پسر به نامهای ابوالحسن خان، حاج علیرضا، حاج علی، آقا موسی، آقا محمد جعفر و آقا باقر سلطان به جای مانده که پسر ارشد او ابوالحسن خان بعد از پدر اداره امور شهربابک را به عهده گرفت. وی به وسیله آغا محمد خان قاجار که از راه شهربابک به کرمان جهت سرکوب لطفعلی خان زند سفر می کرده کور می شود. حکومت شهربابک پس از حاج محمود به صورت موروثی به دست فرزندان او بوده است.