تناقض (پارادوکس، متناقض نما): آوردن دو کلمه یا دو معنی متناقض درکلام. | ||||||||
به این مثال دقت کنید: جامه اش شولای عریانی است. | ||||||||
واژه ی شولا به نوع لباسی گفته می شود که برای پوشیدن بدن است. هرگاه با واژه ی عریانی ( = لخت بودن ) همراه شود | ||||||||
معنی خود را ازدست می دهد. به عبارت دیگر: عریانی ناقض وجود " شولا " است. | ||||||||
| ||||||||
| ||||||||
| ||||||||
تست18: در همه ی گزینه ها آرایه ی متناقض نما وجود دارد به جز ........ | ||||||||
| ||||||||
| ||||||||
پاسخ: گزینه 2 صحیح است. حبه ی دل با همه ی کوچکی اش ، جایگاه خداوند است ( پارادوکس وجود ندارد ) | ||||||||
|
تلمیح (اشاره): هر گاه در نوشته یا شعر به آیه یا حدیث یا داستان های عاشقانه، عارفانه، تاریخی، اساطیری و... اشاره شود، آرایه ی تلمیح پدید می آید.
مثال:
«خوردست خدا ز روی تعظیم سوگند به روی همچو ماهت»
اشاره به آیه ی «لَعَمرُک اِنَّهم لَفی سَکرتِهِم یَعمَهون»: به جان تو سوگند که آنان در مستی خود سرگردان اند.
(سوره ی حجر-آیه ی 72)
«نی حدیث راه پر خون می کند قصّه های عشق مجنون می کند»
اشاره به داستان عاشقانه ی لیلی و مجنون
«نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت متحیّرم چه نامم شَه ملک لافَتی را»
اشاره به حدیث معروف «لافتی الّا علی لا سیف الّا ذوالفقار»: جوان مردی چون علی و شمشیری چون ذوالفقار نیست.
«یوسف صدیق (ع) در خشک سالی مصر سیر نخوردی تا گرسنگان فرامُش نکند.
اشاره به یک ماجرای تاریخی (داستان حضرت یوسف و خشک سالی مصر)
تست15: در همه ی گزینه ها، به جز... آرایه ی تلمیح وجود دارد؟
1)هر کسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش
2)الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
3)به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا
4)الا ای یوسف مصری که کردت سلطنت مغرور پدر را باز جو آخر کجا شد مهر فرزندی
پاسخ: گزینه ی2
گاهی واژه هایی که آرایه ی تلمیح را به وجود می آورند، مراعات نظیر هم هستند؛ مانند: دو واژه ی «اسکندر» و «دارا» در بیت زیر:
«آیینه ی سکندر جام می است بنگر تا بر تو عرضه دارد احوال مُلک دارا» اشاره به واقعه ی تاریخی اسکندر و دارا (داریوش). همچنین واژه ی «اسکندر» واژه ی داریوش را به یاد می آورد.
| ? نکته 24 مهم |
گاهی یک واژه یا دو واژه یک یا چند آرایه را با هم می پذیرند. برای اثبات این گفته به بیت بالا دقت کنید: ترکیب «جام می» مشبه است و «آیینه ی سکندر» مشبه به، علاوه بر این، «جام می» استعاره از «قلب انسان عارف» هم است قبلا هم گفتیم که در بین واژه های «آیینه ی سکندر» و «دارا» آرایه های تلمیح و مراعات نظیر برقرار است. حال خودتان قضاوت کنید که واژه های «آیینه سکندر» ، «جام می» و «دارا» چند آرایه ی مختلفی را پذیرفته اند! | ? نکته 25 خیلی مهم |
تضمین: آوردن آیه، حدیث یا مصراع، بیت، سخنی از دیگران در شعر، نوشته یا گفتار خویش؛
مانند: آوردن بیت: «چه زنم چو نای هر دم، ز نوای شوق او دم؟ که لسان غیب خوش تر بنوازد این نوا را «همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی به پیام آشنایی بنوازد آشنا را» در این شعر مرحوم شهریار بیت دوم را (همه شب در این...) از حافظ تضمین کرده است. |
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
مراعات نظیر: آوردن واژه هایی در جمله که از یک مجموعه باشند، یعنی این واژه ها با هم تناسب داشته باشند. یا وجود یکی دیگری را به یاد آورد. تناسب ها می توانند از نظر نوع، مکان، جنس، همراهی، زمان و... باشد
مانند: «بحر آفرید و بر و درختان و آدمی خورشید و ماه و انجم و لیل و نهار کرد» در این بیت، واژه های «خورشید»، «ماه» و انجم (ستارگان) با هم تناسب هم جنسی دارند. علاوه بر این در بین واژه های «بحر و برّ» و «لیل و نهار» تناسب (مراعات نظیر) وجود دارد.
|
جناس (تجنیس):
جناس دو قسمت دارد: الف) جناس تام ب)جناس ناقص
الف) جناس تام دو واژه ای که در نوشتن و خواندن یکسان هستند، اما در معنی متفاوت (از نظر معنی با هم فرق دارند.)
مانند: «نالم به دل چو نای من اندر حصار نای پستی گرفت همّت من زین بلند جای» در این مثال، «نای» در مصراع اول دو بار به کار رفته است. نای اول به معنی «نی» است و نای دوم (حصار نای) اسم زندانی است که شاعر در آن زندانی بود.
مثال دیگر: «آتش است این بانگ نای و نیست باد هر که این آتش ندارد نیست باد» در این بیت، «نیست» در مصراع اول فعل اسنادی و در مصراع دوم به معنی «نابود» است. «باد» در مصراع اول به معنی واقعی باد (هوا) است و در مصراع دوم فعل دعایی می باشد.
مثال دیگر: «بردوخته ام دیده چو باز از همه عالم تا دیده ی من بر رخ زیبای تو باز است» «باز» در مصراع اول به معنی پرنده ای شکاری است و در مصراع دوم به معنی گشاده. به این واژه ها که در تلفظ یکسان هستند، اما در معنی متفاوت، جناس تام می گویند.
تست10: در کدام گزینه جناس تام وجود ندارد؟ 1)سر ارادت ما و آستان حضرت دوست که هر چه بر سر ما می رود ارادت اوست 2)باد صبا دروغ زن است و تو راست گوی آن جا به رغم باد صبا می فرستمت 3)عشق شوری در نهاد ما نهاد جان ما در بوته ی سودا نهاد 4)خرامان بشد سوی آب روان چنان چون شده باز جوید روان
پاسخ: گزینه ی2 |
سجع (تسجیع): در لغت به معنی آواز کبوتر است، اما در اصطلاح ادبی به کلمه هایی گفته می شود که در پایان جمله ها می آید و از نظر آهنگ، حرف یا حروف آخر یکسان هستند. |
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
واج آرایی (نغمه ی حروف): تکرار یک حرف (واج) صامت یا مصوت در یک مصراع یا بیت یا جمله، به شکلی که ایجاد موسیقی کند و القای معنی.
مثال ها: «مرا مادرم نام مرگ تو کرد زمانه مرا پتک ترگ تو کرد» در این بیت تکرار صامت «م» علاوه بر این که بر زیبایی بیت افزوده است یادآور واژه ای «مرگ» (القای معنی) است. اگر به این بیت خوب دقت کنیم می بینیم رستم به اسفندیار می گوید: من مرگ تو هستم.
«بر او راست خم کرد و چپ کرد راست خروش از خم چرخ چاچی بخاست» در این بیت، شاعر برای این که بتواند حسِّ خشونت را در قالب حماسی نشان بدهد از صامت «خ» و «چ» استفاده کرده است.
«آیینه ی عریانی زیبای معانی است این حجله ی سبزی که خداوند گشوده است» تکرار مصوت «-ِ» در این بیت (مخصوصا در مصراع اول) موسیقی دل نشینی را به وجود آورده است.
تست8: در همه ی گزینه ها به جز گزینه ی.... نغمه ی حروف وجود دارد؟ 1)سرشار ز شیرینی شهد خوش خویش است این غنچه که لب را به شکر خند گشوده است. 2)ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری 3)به یک کرامت آبی نگاه دوخته اید کدام پنجره این گونه باز سوی خداست 4)دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد که در چمن همه گل بانگ عاشقانه ی توست.
پاسخ: گزینه ی3
|
کنایه: در لغت به معنی «پوشیده سخن گفتن» است؛ اما در اصطلاح ادبی به جمله یا عبارتی گفته می شود که معنی ظاهری آن مورد نظر نباشد، بلکه معنی غیر حقیقی هدف نویسنده یا شاعر است؛ مانند: |
|
| |||||
|
|
| ||||
|
|
| ||||
|
|
| ||||
|
|
| ||||
|
|
| ||||
|
|
| ||||
|
|
| ||||
|
|
| ||||
|
|
| ||||
| به مثال زیر دقت کنید: «او بسیار دل دارد.» در این جمله، واژه ی «دل» به معنی غیر حقیقی (مجازی) جرئت و شهامت به کار رفته است، یعنی اگر به جای دل، شهامت قرار دهیم، جمله معنی واقعی خودش را می رساند: او بسیار شهامت دارد. کنایه در صورتی به وجود می آید که تمام واژه های یک جمله یا عبارت، با هم، معنی غیر واقعی را برساند؛ مانند: «فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست؟» در این مثال، کلِّ ترکیب «گل بی خار» به معنی غیر واقعی (کنایه) «آسایش بی رنج» تبدیل شده است، یعنی: آسایش بدون رنج و سختی هیچ جایی وجود ندارد.
تست7: در کدام گزینه آرایه ی کنایه وجود ندارد؟ 1)به یاری یزدان نیکی دهش کز ین کوه آتش نیایم تپش 2)خواب نوشین بامداد رحیل باز دارد پیاده راز سبیل 3)پیاده ندیدی که جنگ آورد سر سرکشان زیر سنگ آورد 4)بلندی از آن یافت کاو پست شد در نیستی کوفت تا هست شد
پاسخ: گزینه ی1
|
| ||||
|
مَجاز: به کار گرفتن واژه ای درغیر معنی حقیقی خود؛ یعنی ما کلمه ای را به کار ببریم که معنی حقیقی خود را در بر نداشته باشد و معنی دیگر را (معنی غیر حقیقی=مجاز) بیان کند؛ مانند:
«جهان دل نهاده بر این داستان»
در این مصراع، معنی حقیقی «جهان» دنیا و گیتی است؛ اما منظور شاعر، معنی غیر حقیقی آن است.
معنی غیر حقیقی «جهان» در این مصراع، «مردم» است؛ بنابراین می گوییم، جهان مجاز از مردم است.
در جمله ای که مجاز به کار رفته، نشانه ای وجود دارد که ذهن خواننده یا شنونده را از معنی حقیقی باز می دارد. به این نشانه، «قرینه» می گویند؛ مانند: «مسابقات کشتی دهه ی فجر در ایران انجام شد و ایران به مقام اول رسید.» معنی حقیقی واژه ی ایران چنین است: کشوری است در آسیای جنوب غربی که مرکز آن «تهران» است. درمثال بالا، ایرانِ اولی به معنی حقیقی خودش به کار رفته است؛ اما ایران دومی به معنی غیرحقیقی (مجاز) تیم ایران است. | ? نکته 14 |
مجاز علامت هایی هم دارد که مخصوص علوم انسانی است و یاد آوری آن برای دوره ی عمومی نیاز نیست. | $ توجّه |
تست6: در همه ی گزینه ها آرایه ی مجاز وجود دارد به جز...
1)چو صیتش در افواه دنیا فتاد تزلزل در ایوان کسرا فتاد
2)گر نبندی زین سخن تو حلق را آتشی آید بسوزد خلق را
3)تهمتن گز اندر کمان راند زود بر آن سان که سیمرغ فرموده بود
4)بزد تیر بر چشم اسفندیار سیه شد جهان پیش آن نامدار
پاسخ: گزینه ی4
| تشبیه: ادّعای شباهت میان دو چیز؛ یعنی مانند کردن چیزی به چیز دیگر. |
| |||||||||||
|
|
| |||||||||||
|
|
| |||||||||||
|
|
| |||||||||||
| الف) مشبّه: چیزی یا کسی که قصد مانند کردن آن را داریم. ب) مشبّه به: چیزی یا کسی که مشبه، به آن مانند می شود. ج) ادات تشبیه: واژه ای است که نشان دهنده ی پیوند شباهت است؛ مانند: مثل، گفتی، به سان، گویی، به صورت، به شیوه ی، به رنگ، چو، چون، همچو، همچون، مانند و... |
| |||||||||||
|
|
| |||||||||||
| د)وَجه شَبَه: ویژگی مشترک میان مشبه و مشبه به را می گویند. مشبه به باید آن ویژگی را به حد کمال داشته باشد یا به داشتن آن معروف باشد. مثال برای ارکان تشبیه: «چو غنچه گر چه فرو بستگی است کار جهان تو همچو باد بهاری گره گشا می باش» درمصراع اول: کار جهان ¬ مشبه / چو¬ ادات تشبیه / غنچه¬ مشبه به / فرو بستگی ¬ وجه شبه در مصراع دوم: تو¬ مشبه / همچو¬ ادات تشبیه / باد بهاری ¬ مشبه به / گره گشا ¬ وجه شبه |
| |||||||||||
|
|
| |||||||||||
|
|
| |||||||||||
|
|
| |||||||||||
|
|
|
|
|
| |||||||||||
| الف)حذف وجه شبه: «من این جا چون نگهبانم تو چون گنج»
در مصراع بالا، «من» مشبه است، «چون» ادات تشبیه و «نگهبان» مشبه به؛ اما وجه شبه حذف است. «تو» مشبه است، «چون» ادات تشبیه و «گنج» مشبه به؛ وجه شبه محذوف است. |
| |||||||||||
|
|
| |||||||||||
|
|
| |||||||||||
|
|
| |||||||||||
| ب)حذف ادات تشبیه: «که نی ام کوهم ز صبر و حلم و داد»
در این مصراع، ارکان تشبیه عبارت اند از: «م» در کوهم (= من کوه هستم) مشبه است، «کوه» مشبه به و «صبر و حلم و داد» وجه شبه؛ اما ادات تشبیه حذف است. |
| |||||||||||
|
|
| |||||||||||
|
|
| |||||||||||
|
|
| |||||||||||
|
|
| |||||||||||
|
|
| |||||||||||
|
|
| |||||||||||
|
|
| |||||||||||
| * تشبیه بلیغ دو نوع است: الف)اسنادی ب) اضافه ی تشبیهی
الف) تشبیه بلیغ اسنادی: مشبه به مشبه به اسناد داده می شود؛ یعنی مشبه و مشبه به بدون کسره و به وسیله ی فعل اسنادی (=ربطی) به هم ربط داده می شوند. |
| |||||||||||
|
|
| |||||||||||
|
|
| |||||||||||
|
|
| |||||||||||
| مثال برای تشبیه بلیغ اسنادی: «تو دی ماهیّ و آن دلبر بهار است» «تو»¬ مشبه / «دی ماه» ¬مشبه به / («ی» به معنی هستی فعل اسنادی است) ملاحظه می کنید که ادات تشبیه و وجه شبه حذف شده اند.
ب) اضافه ی تشبیهی: مشبه به وسیله ی کسره به مشبه به پیوند داده می شود؛ مانند: باران رحمت، کاخ هستی، دریای غم، تیغ حلم، گل عیش، شاخ آرزو و.... |
| |||||||||||
|
|
| |||||||||||
|
|
شاید در دنیای واقعی ارتباط دوستانه بین آدمها و حیوانها کمی مشکل به نظر برسه، اما این ارتباط که بسیار غیر منتظرانه است بین عکاسان و حیوانات اتفاق افتاده! به طوری که بعضی از حیوانات میخواهند به عکاسان کمک کنند و بعضی دیگر خود در مقابل و پشت دوربین قرار میگیرند، در این صفحه ساسای تصاویری جالب از این نوع برخوردها را برای شما عزیزان آورده ایم.
گاهی اوقات هستش دلمون میخواد یه جایی باشیم که هیچکس اونجا نباشه، جایی که تو تنهایی خودمون باشیم، جایی که آرامش داشته باشیم.
بودن داخل طبیعت یا یه کلبه کوچیک تو دل طبیعت می تونه این حس رو بهمون منتقل کنه.
در این بخش ساسای کلبه های زیبا در طبیعت برای شما جمع آوری کردیم که امیدواریم از دیدن آن لذت ببرید و روزی داخل این جور کلبه ها زندگی هرچند کوتاهی داشته باشید…
درختان نقش مهمی را در چشم انداز طبیعی و موجودات زنده دارند.درختان میتونند غذا و سرپناه وحفاظت را برای موجودات زنده فراهم کنند. با این حال تمام درختان کارایی یکسانی دارند اما بعضی از آنها غیر معمول و شگفت انگیز هستند
در این بخش ساسای عکس هایی از درختای عجیب غریب رو در اختیار شما قرار دادیم
ادامه مطلب ...